مقابله با تهاجم فرهنگی: راهکارهای نوین برای حفظ هویت فرهنگی

- تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته: از جنگ نظامی به تهاجم فرهنگی
- تعریف فرهنگ
- فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی
- فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی
- اصول و ویژگیهای فرهنگ غربی و شرقی:
- تشابه و تفاوت غرائز و فطریات:
- تهاجم فرهنگی یا تهدید نرم:
- تعریف تهاجم و ناتوی فرهنگی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب:
- تهدید نرم:
- قدرت نرم:
- منابع قدرت:
- تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی:
- تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی:
- ویژگیهای تهاجم فرهنگی:
- بسترهای تهاجم فرهنگی:
- مراحل تهاجم فرهنگی:
- ابزارهای تهاجم فرهنگی:
- اهداف تهاجم فرهنگی:
- راههای مقابله با تهاجم فرهنگی:
- سوء تیتر ها
- سوالات متداول:
- نتیجه گیری:
تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته: از جنگ نظامی به تهاجم فرهنگی
اگر به تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته نظر بیفکنیم، درمییابیم که در دهه اول، تقابل در حوزه نظامی بود و سراسر این دهه جنگ، کودتا و ترور پیشآمد. اما از ابتدای دهه دوم، بحث فراگیر عمومی در جامعهایرانی مسئله “تهاجم فرهنگی” بود.
تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، هجوم فرهنگی و… مفاهیمی هستند که بر سر زبانها افتاده و گسترش یافتهاند. مقام معظم رهبری از همان اولین سالهای پایان دفاع مقدس، دست دشمنان را خوانده و خبر از تهاجم و شبیخون فرهنگی آنان دادند. ایشان در یکی از سخنرانیها اظهار کردند: “دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشاء – سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن ازلحاظ فرهنگی میکند یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتلعام و غارت فرهنگی است.”
استکبار در دهه سوم در راستای هجمه فرهنگی به فکر مهار انقلاب اسلامی در سطح جهان افتاد. لذا پرونده ایران به شورای امنیت رفت و تحریمها تشدید شد و حمله به افغانستان، عراق و حزبالله بهقصد مهار انقلاب اسلامی ایران آغاز گشت. ولی در این امر (مهار بینالمللی) نیز شکست خوردند.
اکنون در آغاز دهه چهارم، به دنبال مهار انقلاب از درون توسط سربازان فرهنگی خود میباشند و در این امر تمام جریانهای داخلی و خارجی هماهنگ عمل میکنند. چنانچه در جریان انتخابات 22 خرداد 88 این امر نمود یافت. البته باید دانست که بحث تهاجم فرهنگی تازگی ندارد و بررسی تاریخ جریان سلطه در قرون گذشته نیز نشان میدهد که یکی از ابزارهای اصلی دشمنان برای غلبه بر جوامع اسلامی، استحاله فرهنگی است و نمونه بارز آن استحاله فرهنگی مسلمانان در مسئله اندلس است.
حال آنچه ضرورت دارد، این است که اساسا “جنگ و غارت فرهنگی” چیست؟ و ابعاد و ابزار و روشهای آن کدام است؟ در این نوشتار به تبیین موضوع فوق میپردازیم تا با منطق تهاجم فرهنگی آشنا شویم و بتوانیم با بصیرت کافی به دفاع از کیان و هویت فرهنگی خود بپردازیم. به آن امید که مورد رضایت حق قرار گیرد.”
تعریف فرهنگ
برای فرهنگ، حدود 252 تعریف ارائه شدهاند. از جمله این تعاریف میتوان به مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی هر جامعه اشاره کرد، از جمله دانش، هنر، اخلاقیات، قوانین، آداب، رسوم، عادات و دیگر قابلیتهای اکتسابی که از نسل به نسل دیگر انتقال مییابد.
تعاریف مختلف و متفاوت از فرهنگ نشان میدهد که تمام دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ در قالب اصطلاح فرهنگ قابل تعبیر است.
فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی
فرهنگ را میتوان در دو سطح مادی و معنوی دستهبندی کرد؛
فرهنگ مادی: عبارت است از تمامی آنچه که عینی و ملموس است؛ مانند آثار هنری، دستاوردهای صنعتی، بناهای تاریخی، خط، موسیقی و…
فرهنگ معنوی (غیرمادی): عبارت است از عقاید و رسوم، علوم و معارف، ارزشها و اندیشهها، اخلاقیات و…
فرهنگ مادی معمولاً تحت تأثیر فرهنگ معنوی رشد میکند، زیرا نوع نگرش به هستی و جهان و ارزشهای حاکم بر جوامع در ساخت ابزار جدید برای امور زندگی به انسان جهت میدهد.
خصوصیات فرهنگ:
- آموختنی و اکتسابی: افراد هر نسل، میراث فرهنگی را از نسل گذشته دریافت میکنند و به نسل بعدی میسپارند.
- زنده است: جنبه پذیرندگی فرهنگ مربوط به زنده بودن آن است و توقف فرهنگ مساوی با مرگ آن است.
- هویتدهنده: یعنی تنظیم کننده روابط اجتماعی و تضمین کننده نوع بینش و نگرش فرهنگ است.
- نسبی: فرهنگ متنوع است و از یک گروه به گروه دیگر فرق میکند و هر قومی طرز تفکر و عادات ویژهای دارد.
- منتقلشدنی: هر گروه انسانی میراث فرهنگی خود را به دیگران انتقال میدهد.

فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی
فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی امروزه در تقسیم کلی، فرهنگ کشورهای جهان را به دو دسته شرقی و غربی تقسیم میکنند. دو اصطلاح شرق و غرب، علاوه بر زمینه جغرافیایی، در قلمروهای دیگر مانند سیاست، حکمت، عرفان، و فرهنگ نیز در برابر یکدیگر قرار میگیرند. منظور از فرهنگ غربی در این تقسیمبندی، بینش یونان و روم بعد از میلاد مسیح و اروپای بعد از رنسانس است.
اصول و ویژگیهای فرهنگ غربی و شرقی:
- اصالت قدرت: نیچه میگوید: “اصول انسان برای غلبه بر ضعیفان آفریده شده است.”
- اصالت ماده
- نظم فکری و عملی
- عقلگرائی (بنیاد خرد): میل به تحلیل عقلانی
- اصالت انسان (اومانیسم): تاکید بر ارزش و حقوق انسان
ویژگیهای فرهنگ شرقی:
- اصالت وحدانیت (خدا):
- اصالت روح: یافتن راز خلقت و میل به تحلیل عاطفی
- قومگرا: ناسیونالیسم
پیشفرض: انسان موجودی فرهنگی است. برخی از متفکران فرق انسان و حیوان را عوامل فرهنگی مانند سخن گفتن، اندیشیدن، ابزارسازی و استفاده از آن برای نیازهای خود و انتقال آن به نسلهای آینده و… میدانند. ابن خلدون میگوید: “فرهنگ جوهری مستقل نیست بلکه خاصیتی است از جوهری دیگر که آن جوهر انسانی است.”
جوهر و حقیقت انسان چیست؟ حضرت علی(ع) میفرماید: انسان عزیز بر ملائکه است، زیرا در او میل به شهوت با عقل و جلال در او میل به عقل با شهوت است. بنابراین اگر عقل انسان در مقابل شهوت چیره شود، او بهتر از ملائکه است. اگر شهوت در مقابل عقل چیره شود، او بدتر از حیوانات است.
این سخن حضرت علی(ع) بیان میدهد که مخلوقات خداوند سه گروه هستند:
- عقل بدون شهوت (فرشتگان):
- شهوت بدون عقل (حیوانات):
- عقل توأم با شهوت (انسان):
پس انسان موجود دوساحتی است:
- روح: فطریات خود
- جسم: غرائز ناخود
چنانچه علی(ع) میفرماید: “اقبال علی نفسک باالدبار عنها”، به این اشاره دارد که انسان باید اراده و خودکنترل داشته باشد و از افراز نفس و غلبه بر خواستههای ناخودآگاه خود برخوردار باشد.
تشابه و تفاوت غرائز و فطریات:
هر دو (غرائز و فطریات) ذاتی است، اما تفاوتهای مهمی دارند. غرائز بین انسان و حیوانات مشترک هستند، در حالیکه فطریات مختص انسان است. رشد فطریات نیازمند مراقبت و تربیت است، در حالیکه غرائز قابل اشباع هستند. خودشناسی، یعنی شناخت فطریات انسان، واجب عینی است و تحصیل آن مقدم بر همه علوم است.
تفاوت علوم: موضوع علوم مختلف تفاوتهایی دارد؛ برخی از موضوعات، مانند فقه و اخلاق، مرتبط با تشریع خداوند هستند. بعضی از علوم، مانند فیزیک و شیمی، در مورد تکوین و طبیعت خدای سبحان تدریس میشوند. این دو موضوع در قرآن با هم تداخل دارند نه تعارض.
شهید مطهری تکامل را به اجتماعی و طبیعی تقسیم کرده و اعتقاد دارد تکامل اجتماعی انسان از نسل به نسل و از دوره به دوره از منطقه به منطقه به وسیله میراث فرهنگی انتقال پذیرفته و تحقق این امر به وسیله تعلیم و تعلم (که خود امری فرهنگی است) است. انسان دارای استعداد فرهنگپذیری است و موجودی فرهنگی محسوب میشود.
تهاجم فرهنگی یا تهدید نرم:
امروزه، با توجه به رشد فکری و آگاهی عمومی ملتهای جهان، لشکرکشیهای نظامی بهسادگی امکانپذیر نیست و هزینههای زیادی را بر مهاجمان تحمیل میکند. بنابراین، استعمارگران به جای راههای نظامی، از راههای نفوذ فرهنگی برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند. این راهبرد به شکل سیاستهای فرهنگی با عناوینی مانند تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، انجمنهای خیریه، ترویج بهداشت، و … اجرا میشود. آنها سعی دارند ارزشهای خود را به ارزشهای مترقی جلوه دهند تا بتوانند آن را جایگزین معیارهای بومی و ملی کشورها کنند و این تاجم فرهنگی نامیده میشود.
دانشمندان غربی نیز این واقعیت را تأیید میکنند و میگویند که تفاوتهای فرهنگی به ویژه بین جوامعی که نیروی نامتوازن دارند، تحت عنوان “فرهنگپذیری” شناخته میشوند. در این فرآیند، جامعه غالب، که هماهنگتر و از نظر تکنیکی مجهزتر است، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به فرهنگ حاکم تحمیل میشود. این تهاجم معمولاً از طریق انهدام ارزشها و روحیات سنتی جامعه مغلوب انجام میپذیرد.
در تعریف پدیده تهاجم فرهنگی، نظریه رهبر معظم انقلاب هم قابل توجه است. ایشان معتقدند که در تهاجم فرهنگی، یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به اهداف خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملت حمله میکند. این حمله با تلاش جهت جایگزینی باورهای تازه بهوسیلهی فرهنگ و باورهای ملی اجتماع مغلوب انجام میشود.
تعریف تهاجم و ناتوی فرهنگی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب:
رهبر معظم انقلاب دربارهٔ ناتوی فرهنگی به این تعبیر رسیدهاند: مجموعهٔ زنجیرههای بههمپیوسته، رسانههای گوناگون، اینترنت، ماهوارهها، تلویزیون و رادیو که به سوی هدف مشخصی حرکت میکنند تا سررشتهٔ تحولات جوامع را بر عهده بگیرند. این سازمانها معمولاً تحت تأثیر صهیونیستها و سرمایهداران قرار دارند، و اغلب در آمریکا و اروپا مستقرند.
تهدید نرم:
ناتوی فرهنگی در واقع همان تهدید نرم است. در این نوع تهدید، دشمن با به کار گیری ابزارهای فرهنگی، به دنبال سلطه فرهنگی و در نهایت سلطه سیاسی میباشد. بسیاری از اقدامات علیه انقلاب اسلامی ایران از سوی نظام سلطه و همپیمانان خارجی و داخلی آن، طی دهههای دوم و سوم انقلاب، از نوع تهدید نرم به شمار میآید.
قدرت نرم:
یکی از مفاهیم اصلی در علم سیاست، مفهوم قدرت است. اهمیت قدرت در علم سیاست به قدری بالاست که اساساً قدرت را موضوع علم سیاست میدانند. قدرت در علم سیاست یعنی توانایی دارندن آن برای واداشتن دیگران به تسلیم در برابر خواستهها و اهداف خود، به هر شکلی که ممکن باشد.
منابع قدرت:
مهمترین عوامل و منابع قدرت را میتوان به شرح زیر دانست:
- قدرت نظامی (تهدید و زور): این منبع قدرت به توانایی یک کشور در استفاده از نظامی و نظامیسازی برای دفاع و حفظ منافع خود اشاره دارد.
- قدرت اقتصادی (تطمیع و زر): اقتصاد قوی یک کشور، منبع اصلی قدرت آن است. توانمندی در زمینه تجارت، تولید، و سرمایهگذاریهای بینالمللی اهمیت زیادی دارد.
- قدرت اطلاعاتی: توانایی در جمعآوری، پردازش، و استفاده از اطلاعات به عنوان یک منبع قدرت مهم در دنیای مدرن است.
- قدرت سیاسی: توانایی یک کشور در تدوین و اجرای سیاستهای مؤثر در سطح داخلی و بینالمللی از جمله منابع قدرت محسوب میشود.
- قدرت روانی و فرهنگی (دانش): قدرت نرم یا قدرت فرهنگی و روانی به تأثیرگذاری فرهنگ، ارزشها، و ایدههای یک کشور بر دیگران اشاره دارد. این قدرت میتواند از طریق تبادل فرهنگی و تأثیر بر نگرشها و ایدئولوژیها، تأثیرگذار باشد.
تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی:
مرز بین تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی ممکن است مبهم باشد و به ویژه در مراحل ابتدایی هر دو، تشخیص آن ممکن نباشد. اما با توجه به مراحل مختلفی که در هرکدام وجود دارد، میتوان تفاوتهایی مشخص کرد.
مراحل تهاجم فرهنگی:
- تحمیل: این مرحله شامل تلاش برای تحمیل عناصر مفسد یا نامطلوب فرهنگ مهاجم به فرهنگ مقابل میشود.
- تخریب: در این مرحله، فرهنگ مهاجم تلاش میکند تا اجزای مفسد فرهنگ مقابل را تخریب کند.
- تسلیم فرهنگی: در این مرحله، مهاجم سعی دارد مرزهای فرهنگی را محدود کند و فرهنگ مقابل را به تسلیم درآورد.
مراحل تبادل فرهنگی:
- گزینش: این مرحله شامل انتخاب اجزایی از فرهنگ دیگر است که با ارزشهای فرهنگ بومی مطابقت دارد.
- تحلیل: در این مرحله، اجزای انتخاب شده از فرهنگ دیگر، با توجه به ارزشها و نیازهای فرهنگ بومی، تحلیل میشوند.
- تولید فرهنگی: در این مرحله، جامعه قادر به تولید فرهنگ خود است که نیازهای آن را برطرف کند.
با انجام این مراحل به نحوی که تأثیر تبادل در رشد جامعه و ارتقاء فرهنگ آن باشد، تبادل فرهنگی به عنوان یک رویکرد مثبت و همکارانه میتواند مطرح گردد. در حالی که در تهاجم فرهنگی، هدف اصلی ممکن است سلب هویت و فرهنگ مقابل باشد.
تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی:
تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی دو رویکرد متفاوت در برخورد با ارتباطات فرهنگی هستند. این تفاوتها را میتوان به شکل زیر خلاصه کرد:
- هدف:
- تهاجم فرهنگی: هدف اصلی تخریب و تحمیل فرهنگ مقابل است.
- تبادل فرهنگی: هدف انتقال و نشر فرهنگ بدون تلاش برای تخریب یا تسخیر فرهنگ دیگران است.
- رویکرد:
- تهاجم فرهنگی: به دنبال تغییر و جایگزینی فرهنگ مقابل با فرهنگ مهاجم است.
- تبادل فرهنگی: تمرکز بر تبادل، احترام متقابل و افزایش فهم متبادل است.
- قصد:
- تهاجم فرهنگی: قصد استیال فرهنگی و ایجاد تغییر در ساختارهای فرهنگی مقابل.
- تبادل فرهنگی: قصد تعامل مساوی برای به اشتراک گذاری ارزشها و عناصر فرهنگی بدون تسلط است.
- بقای فرهنگ مقابل:
- تهاجم فرهنگی: مهاجم اصوال بقای فرهنگ مقابل را به هیچ وجه نمیپذیرد.
- تبادل فرهنگی: بر احترام به بقای فرهنگ مقابل تأکید دارد و هدف نهایی نابودی نیست.
تفاوت اساسی میان تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی در نگرش به همکاری و تعامل میان فرهنگها و تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر است. تبادل فرهنگی به عنوان یک راهبرد همکارانه توازن و تعامل فرهنگی را ترویج میکند، در حالی که تهاجم فرهنگی اغلب با تلاش برای تسلط و تغییر ارتباطات فرهنگی همراه است.
ویژگیهای تهاجم فرهنگی:
- کارآمد و بیسر و صدا:
- تهاجم فرهنگی به طور آرام و بدون سر و صدا انجام میشود، بدون نیاز به استفاده از نیروی نظامی یا اقتصادی بزرگ.
- نامرئی و نامحسوس:
- این فرایند برای بیشتر افراد نامرئی و نامحسوس است و در زندگی روزمره به طور مستقیم قابل تشخیص نیست.
- استفاده از برنامه و ابزارهای گسترده:
- تهاجم فرهنگی از ابزارهای گسترده شامل حوزههای سیاسی، نظامی، روانی، تبلیغاتی، و اقتصادی بهره میبرد.
- گسترده و همهجانبه:
- تأثیرات تهاجم فرهنگی گسترده و همهجانبه بوده و به ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی تأثیر میگذارد.
- کارساز و حساسیتها را به خواب میبرد:
- تهاجم فرهنگی به طور کارساز حساسیتها را به خواب میبرد و با استفاده از موارد مختلف، توجه افراد را به سمت اهداف مهاجم هدایت میکند.
- دیرپا و درازمدت:
- تأثیرات تهاجم فرهنگی درازمدت و دیرپا هستند و به تدریج در طی زمان افزایش مییابند.
- ریشهای و عمیق:
- تهاجم فرهنگی ریشهای و عمیق است و تلاش دارد ذهن و قلب افراد را تسخیر کند.
- تسخیر اذهان انسانها:
- برخلاف تهاجم نظامی، که ممکن است تنها بخشی از مرزها را در بر گیرد، تهاجم فرهنگی به دنبال تسخیر اذهان و تغییر نگرشها است.
ویژگیهای منحصر به فرد تهاجم فرهنگی باعث میشود این روش تأثیرگذاری طولانیمدت و با عمق بالایی در جوامع داشته باشد. این ویژگیها به طور کلی از جنبههای مختلف این روند فرهنگی نمایان میشوند.
بسترهای تهاجم فرهنگی:
- بسترها و عوامل بیرونی:
- تولید برنامههای مبتذل و صدور آن:
- استفاده از برنامهها و محتواهای فرهنگی سطح پایین به منظور تأثیرگذاری بر جوانان و جمعیت.
- تالش برای دین زدایی:
- ایجاد تحریف در مفاهیم دینی و ترویج ایدئولوژیهای غربی به منظور ضعیف کردن ارتباط افراد با ارزشهای دینی.
- ایجاد روحیه خودباختگی فرهنگی:
- ترویج ایدههایی که منجر به ترک فرهنگ اصیل و پذیرش فرهنگ مهاجم میشود.
- ساخت و فروش وسایل ارتباطی:
- استفاده از فناوری و وسایل ارتباطی برای منتقل کردن پیامهای مهاجم به جمعیت.
- تولید برنامههای مبتذل و صدور آن:
- بسترها و عوامل درونی:
- مشکلات و کاستیهای اقتصادی و اجتماعی:
- استفاده از شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی برای ضعیف کردن مقاومت فرهنگی.
- ضعفها و کاستیهای خانواده، مدرسه و جامعه:
- سوءاستفاده از مشکلات و ضعفهای موجود در نظام خانواده، آموزش و پرورش، و جامعه.
- ضعف برنامهریزی دقیق فرهنگی:
- فقدان برنامهریزی دقیق برای حفظ و تقویت فرهنگ اصیل و مقابله با تهاجمهای فرهنگی.
- فقدان تولیدات فرهنگی کافی و مناسب:
- ضعف در تولید و ارائه محتواهای فرهنگی با کیفیت و جذاب برای جوانان.
- روشنفکران غربزده:
- نخبگانی که تحصیلات و اندیشههایشان ریشه در مکاتب فکری و فرهنگی غرب دارد و ترویج مفاهیم غربی بدون قید و شرط تسلیم مطلق به فرهنگ غرب را ارجح میدانند.
- جهل و ناآگاهی مردم، جوانان و نوجوانان:
- استفاده از نقاط ضعف در سطح دانش و آگاهی مردم به منظور تسهیل در جذب فرهنگ مهاجم.
- مشکلات و کاستیهای اقتصادی و اجتماعی:
این بسترها و عوامل، همگام با تلاشهای تهاجم فرهنگی، به طور کلی تأثیرگذاری در فرهنگ جامعه مورد نظر را تسهیل و تسریع میکنند.
مراحل تهاجم فرهنگی:
الف:تخلیه فرهنگ خودی
- تخلیه فرهنگی:
- ایجاد خالیفضای فرهنگی در جامعه به منظور جایگزینی آن با فرهنگ مهاجم.
- شکل گیری تردید در بنیانهای فکری، اعتقادی، ارزشی، و اخلاقی با هدف ضعیفکردن ارتباط افراد با فرهنگ اصیل.
- شیوهها و راهبردهای دشمن در ایجاد خالیفضای فرهنگی (ناتوی فرهنگی):
- تخریب بنیانهای فکری و اعتقادی:
- ایجاد تردید در مفاهیم دینی و انحراف افراد از اصول و اعتقادات مذهبی.
- انزوای روحانیت و بیارزش نمودن مبلغان و مدافعان اصیل دین:
- ترویج احساس انزوا در میان روحانیون و ضعفکردن ارزش و اعتبار آنان در نظر جامعه.
- قداستزدایی از دین و شعائر دینی:
- انکار اهمیت قدرت معنوی و دینی در جامعه با هدف زیر ساختن اراده مردم.
- ترویج فساد و رذالت زدایی:
- ترویج افکار شیطانپرستی و ارتکاب اعمال فساد به منظور آشوبزدایی اجتماعی.
- تخریب بنیانهای فکری و اعتقادی:
- راهبردهای دیگر در تهاجم فرهنگی:
- تحریک افکار عمومی بر علیه نظام اسلامی:
- ترویج افکار منفی و تحریک علیه مسئولان نظام اسلامی با استفاده از سیاهنمایی، جعل خبر، پخش شایعات، و…
- ترویج لیبرالیسم و فمینیسم:
- ترویج ایدئولوژیهای لیبرالیسم و فمینیسم به منظور تضعیف ارتباط افراد با اصول اسلامی و ارزشهای مذهبی.
- تحریک افکار عمومی بر علیه نظام اسلامی:
این مراحل و راهبردها بهطور هماهنگ، به اجرای تهاجم فرهنگی و ایجاد تغییر در فرهنگ جامعه کمک میکنند.
ب:راهبردها برای تثبیت فرهنگ بیگانه:
- بهکارگماردن افراد وابسته:
- جلب همت و اعتماد افراد به فرهنگ مهاجم و ترویج ارتباطهای نزدیک با جوامع محلی به منظور تثبیت این ارتباطات.
- ایجاد نهادهای بینالمللی و ملی:
- تشکیل نهادهایی با هدف ترویج فرهنگ مهاجم در سطح بینالمللی و ملی.
- حمایت از سازمانها و نهادهایی که ارتباطات فرهنگی با هدف تثبیت فرهنگ مهاجم دارند.
- برپائی شبکهها و مؤسسات شبه فرهنگی:
- ایجاد شبکهها و مؤسساتی که با استفاده از فعالیتهای فرهنگی و هنری، فرهنگ مهاجم را ترویج کنند.
- انتشار فرهنگ مهاجم از طریق رسانهها و وسایل ارتباطی مختلف.
- تجزیهفرهنگی از طریق تحریک نژادها و گروههای متفاوت:
- ایجاد اختلافات نژادی، قومی، مذهبی و فرهنگی در جامعه به منظور تضعیف واحدگرایی و تمایزافزایی.
- تحریف تاریخ:
- انتخاب و ابراز افترا به تاریخ و سنن فرهنگی ملت به منظور تضعیف اراده و هویت ملی.
- تغییر خط و زبان:
- ایجاد تغییرات در خطها و زبانهای مورد استفاده به منظور تضعیف اتصال به فرهنگ اصیل.
- تضعیف روحیه عمومی:
- القای احساس عدم دستیابی به آرزوها و امیدها به منظور ایجاد خستگی و بیزاری در جامعه.
- ترویج نگرشها و افکار منفی به زندگی و آینده.
- ایجاد رعب و وحشت:
- ترویج و افزایش حس ترس و وحشت در جامعه به منظور تخریب فکری و روانی افراد و نیروهای دولتی.
این راهبردها با همکاری عوامل تبلیغی، اقتصادی، سیاسی، و روانی، در جهت تثبیت و ترویج فرهنگ مهاجم بهکار میروند.
ابزارهای تهاجم فرهنگی:
- آموزش، زبان، ترجمه و اصطالحات:
- استفاده از آموزشهای به سبک غربی به منظور ترویج ارزشها و مفاهیم مهاجم.
- تغییر در زبان و استفاده از اصطلاحات و لغات بیگانه به جای لغات محلی.
- تبلیغات:
- ایجاد تبلیغات گسترده از طریق وسایل ارتباطی با ویژگیهای پوشش فراگیر، فرامحیطی بودن، چندحسی بودن، و تطابق با فهم عوام.
- شایعه:
- منتشر کردن شایعات و اخبار بی اساس به منظور ضربه زدن به پیکره وقایع و حقایق و تضعیف اعتماد عمومی.
- تحریف واقعیت:
- دستکاری محتوای مطبوعاتی با تغییر لفظی یا معنوی به نحوی که جلوه منفی به حقایق بدهد.
- ترور شخصیت:
- تهمت زدن به افراد مهم از طریق تشویش برنامههای او و ابراز نقاط ضعف.
- کتابها و نشریات:
- نشریات و کتب با محتوای منفی و تحقیرآمیز به نظرسنجی درباره افراد یا گروهها.
اهداف تهاجم فرهنگی:
- مبارزه با بیداری اسلامی:
- فشار بر طرفداران اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی از طریق اتهامزنی و تحت عنوان تروریست.
- ایجاد اختلافات در جهان اسلام:
- استفاده از اختلافات شیعه و سنی و تهدید ایران به عنوان موتور ایجاد تقسیمات منطقهای.
- عرفیسازی حکومت و ترویج پلورالیسم دینی:
- ترویج ایده حکومت پلورالیستی و ترویج تفکرات دینی چندگانه.
- از بین بردن امید مردم به آینده:
- با سیاهنمایی از مسائل داخلی، ایجاد ناامیدی و از بین بردن امید مردم به آینده.
- ایجاد بیاعتمادی به رهبران:
- ایجاد بیاعتمادی در مردم نسبت به رهبران انقلاب با هدف ضعیفسازی پشتوانههای مردمی نظام اسلامی.
- ایجاد اختلاف در جریانهای سیاسی:
- ترویج اختلافات و تعمیق آن در میان جریانهای سیاسی با هدف ضعیفسازی مقاومت داخلی.
- ترویج اندیشههای مادی:
- ترویج اندیشههای مادی و جلب مردم به دنیاگرائی و اشاعه فرهنگ مصرف.
- ترویج اباحهگری و بیبند و باری اخلاقی:
- ترویج انحراف اخلاقی با هدف مقابله با فرهنگ مقاومت و ارائه تصویر منفی از شهیدان.
- ترویج لیبرال دموکراسی غربی:
- ترویج ایدههای لیبرال دموکراتیک غربی با شعار توسعه دموکراسی و تضمین آزادیهای مدنی.
- مبارزه با نفوذ معنوی و قدرت نرم:
- مقاومت در برابر نفوذ معنوی و قدرت نرم جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه و در میان ملل محروم جهان.
تشویق به بررسی دقیق و آگاهانه از این اهداف باعث میشود مقاومت در برابر تهاجم فرهنگی تقویت شود.
راههای مقابله با تهاجم فرهنگی:
- شناخت همهجانبه تهاجم فرهنگی و اهداف دشمن:
- شناخت دقیق اهداف دشمن و تحلیل گسترده تهاجم فرهنگی برای مبارزه مؤثر و پایدار.
- تقویت بینش دینی و سیاسی مردم:
- افزایش آگاهی مردم از تعالیم دینی و ارتقاء بینش سیاسی برای تحلیل درست مسائل سیاسی.
- اشباع نیازهای طبیعی انسان:
- ترویج بهرهگیری مشروع از نیروهای غریزی و مقدس انسان و جلوگیری از ارضای نیازها در حد مشروع.
- گسترش امر به معروف و نهی از منکر:
- ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه و ایجاد فرهنگ مبارزه با فساد و زشتی.
- خودسازی متولیان فرهنگی:
- توسعه مهارتها و ارتقاء اخلاقیات متولیان فرهنگی برای اجرای بهتر برنامههای فرهنگی.
- تلاش برای زدودن فقر اقتصادی:
- تدابیر و برنامههای جدی برای کاهش فقر اقتصادی و ارتقاء وضعیت اقتصادی مردم.
تدابیر گسترده و هماهنگ این مسائل میتواند برای مقابله با تهاجم فرهنگی و تقویت اهداف فرهنگی ملت مؤثر باشد.
سوء تیتر ها
سوء تیترها و تهاجمهای فرهنگی به ابزارهایی تبدیل شدهاند که دشمنان با بهرهگیری از آنها به دنبال سلطه فرهنگی و در نهایت سلطه سیاسی میباشند. تهدید نرم بر قدرت نرم متکی است و برای مقابله با آن، شناخت کامل از قدرت نرم و توانمندیهای آن ضروری است. عوامل اصلی قدرت، شامل قدرت نظامی، اقتصادی، اطلاعاتی، سیاسی، و روانی و فرهنگی میباشند.
تبلیغات گسترده از طریق تکنولوژی ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی یکی از مهمترین ابزارهای تهاجم فرهنگی است. از جمله ابزارهای مورد استفاده دشمنان اسلام در این زمینه، تبلیغات گسترده و منفی از طریق کتابها و نشریات میباشد.
برای مقابله با این تهاجمات، تقویت باورهای دینی و پیرایش بینش در زمینه تعالیم دینی و سیاست اهمیت دارد. این اقدام میتواند به عنوان یک سنگر مقاومت نسبت به باران فرهنگی دشمن عمل کند و از ناکامی و ناامیدی آنها جلوگیری نماید.
بهرهگیری از تکنولوژی و رسانهها بهصورت صحیح و با هدف انتقال اطلاعات دقیق و شفاف نیز میتواند در مقابله با سوء تیترها و تهاجمهای فرهنگی موثر باشد. اطلاعرسانی درست به جامعه، مخاطبان را به تحلیل درست مطالب تشویق کرده و ابهامات را کاهش دهد.
در کنار این موارد، ایجاد هویت فرهنگی قوی و مستقل، توانایی تفکر مستقل و اشاعه ارزشهای اخلاقی و فرهنگی نیز بهعنوان اقداماتی اساسی در مقابله با تهاجم فرهنگی مطرح میشوند.
سوالات متداول:
- آیا میتوانید چند راهکار نوین برای مقابله با تهاجم فرهنگی و حفظ هویت فرهنگی مطرح کنید؟
- بله، میتوانیم از فناوری برای ایجاد بسترهای آموزشی تعاملی و فرهنگی استفاده کنیم. از طریق برنامهها و اپلیکیشنهای موبایل، میتوان هویت فرهنگی را تقویت کرد.
- چه تجربیاتی از استفاده از فضای مجازی برای ارتقاء فرهنگ خود دارید؟
- در دنیای مجازی میتوانیم وبسایتها، وبلاگها، و شبکههای اجتماعی را به عنوان ابزارهایی برای به اشتراک گذاری میراث فرهنگی و هویت استفاده کنیم.
- در دنیای امروز، چه نقشی برای هنر، ادبیات، و موسیقی در حفظ هویت فرهنگی میبینید؟
- هنر، ادبیات، و موسیقی میتوانند به عنوان وسایلی برای انتقال ارزشها و تجربیات فرهنگی به نسلهای آینده و جلب توجه جهانیان به فرهنگ ما عمل کنند.
- آیا معتقدید که آموزشهای فرهنگی میتوانند به مقابله با تهاجم فرهنگی کمک کنند؟ اگر بله، چه نوع آموزشهایی مفید هستند؟
- بله، آموزشهایی که تأکید بر ارتقاء افکار انتقادی، تقویت هویت فرهنگی، و ارائه تصاویر دقیق از فرهنگ ما داشته باشند میتوانند موثر باشند.
- آیا همکاری بین دولت و افراد میتواند در این زمینه مؤثر باشد؟ چگونه؟
- همکاری بین دولت و افراد میتواند از طریق حمایت از طرحها و پروژههای فرهنگی، ایجاد فضاهای آموزشی، و ترویج هویت فرهنگی محلی صورت گیرد.
- چه راهکارهایی میتواند برای ترویج فرهنگ اصیل و سنتی در دوران مدرن مؤثر باشد؟
- استفاده از رسانههای مدرن برای تبلیغات مثبت درباره فرهنگ اصیل، تشویق به مطالعه ادبیات و تاریخ محلی، و ترویج هویت ملی در این راستا موثر خواهد بود.
نتیجه گیری:
در مقابله با تهاجم فرهنگی و حفظ هویت فرهنگی، استفاده از فناوری، ترویج هنر و ادبیات، توجه به آموزشهای فرهنگی با تأکید بر افکار انتقادی، همکاری مؤثر بین دولت و افراد، و استفاده هوشمندانه از رسانههای مدرن میتواند نقش مهمی ایفا کند. این راهکارها میتوانند به تقویت ارتباط افراد با فرهنگ خود، افزایش هویت فرهنگی و افزایش آگاهی جامعه نسبت به ارزشها و تاریخ فرهنگی کمک کنند. همچنین، ترویج هویت فرهنگی محلی و سنتی با استفاده از راهکارهای مدرن میتواند در حفظ تنوع فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی مؤثر باشد.
