برکات دفاع مقدس در کلام امام خمینی (ره) و تاثیرات آن در ابعاد زندگی مردم

آنچه در این پست میخوانید

(برگرفته از صحیفه امام)

در دویست سال اخیر، برای اولین بار ایران، در جنگی نابرابر حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد؛ از مستشاران خارجی کمک نگرفت؛ روی پای خود مردانه ایستاد؛ در صنایع دفاعی به خودکفایی رسید؛ حتی در اوج جنگ از رفتن به پای صندوقهای رأی برای تعیین سرنوشت، غفلت نکرد و خود را به عنوان قدرتی که می تواند پشتوانه مستضعفان جهان باشد تثبیت کرد.

همانگونه که انقلاب اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید، در دفاع مقدس نیز با رهنمودها و فرماندهی ایشان ادامه یافت، و آنچه حاصل شد دستاوردی عظیم بود؛ چرا که در دویست سال اخیر، برای اولین بار ایران در جنگی نابرابر حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد؛ از مستشاران خارجی کمک نگرفت؛ روی پای خود مردانه ایستاد؛ در صنایع دفاعی به خودکفایی رسید؛ حتی در اوج جنگ از رفتن به پای صندوقهای رأی برای تعیین سرنوشت، غفلت نکرد و خود را به عنوان قدرتی که می تواند پشتوانه مستضعفان جهان باشد تثبیت کرد.

آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از فرمایشات حضرت امام خمینی (س) درباره برکات دفاع مقدس است:

1.کسب تجربه

جنگ، میدان آموزشهای عملی

یکی از برکات این جنگ تحمیلی برای ملت ما همین معناست که ما سربازانمان و جوانان و دانشجویان افسری ما در دانشکدۀ افسری، علاوه بر تحصیل دوره های دانشکده، عملا در جبهه ها حاضر می شوند و تعلیمات عملی می بینند و در علوم عملی، این میزان است، نه خواندن. خواندن مقدمۀ عمل است و شما امروز در میدانها عمل را هم یاد می گیرید.

بهای سنگین برای تجربه های انقلاب

تجربۀ انقلاب اسلامی در ایران، با خونبهای هزاران شهید و مجروح و خراب شدن منزلها و به آتش کشیده شدن خرمنهای کشاورزان و کشته شدن تعداد بسیاری در بمب گذاریها و اسیر شدن فرزندان انقالب و اسلام به دست دژخیمان بعث عراق و هزاران گونه تهدید و فشار اقتصادی و جانی به دست آمده است.

شکوفایی استعدادها در جنگ

خدا را سپاس می گزاریم که منت هیچ قدرت و کشوری و ابرقدرتی در جنگ، بر گردن ما نیست و مردم کارآزموده و متوکل ما با استعانت از ذات مقدس کبریا یکه و تنها و مظلومانه برمشکالت بسیاری از طرح و عملیات و بسیج و آموزش نیروها تا نیاز تسلیحاتی کشورمان فائق آمده است. و عالوه بر موفقیتهای اعجاز گونه ای که در صحنه های دفاع از کشور اسلامی و بیرون راندن متجاوزین از هزاران کیلومتر، به تحوالت شگرف صنعتی از قبیل راه اندازی کارخانجات و دیگرگونی در خطوط تولید و ساختن و اختراع دها وسایل پیشرفته و مدرن نظامی، آن هم بدون حضور هیچ مستشاری و بدون هیچ گونه کمک خارجی، دست یافته ایم.

اعتماد به توان خودی در جنگ

ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم.

2.رشد خلاقیت ها

دستیابی ملت به پیشرفتهای دفاعی مدرن

انزوا اگر پیدا شد، انسان خودش را بهتر پیدا می کند. دیروز چند تا، دو سه تا جوان آمدند و یک تفنگی را، که من خوب نمی شناسم تفنگ چه هست، آوردند نشان دادند، گفتند: این را ما خودمان درست کردیم. وقتی هم به ارتش نشان دادیم گفتند صحیح است و خوب است و وسایل را فراهم می کنیم. این برای این است که چنانچه ما منزوی نبودیم، هیچ وقت به فکر این کار نمی افتادند.

خودباوری در جنگ

شما دیدید در این جنگ تحمیلی که پیش آمد و محاصرۀ اقتصادی ما شدیم، خود ایرانیها خود ارتشیها این قطعات را درست کردند. اگر قبل از این بود، یکی از آن قطعات را نمی توانستند درست کنند؛ از باب اینکه شخصیتشان را گم کرده بودند، می گفتند باید متخصص بیاید. من اعتقادم است که اگر ما در محاصرۀ اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم شخصیت خودمان را پیدا می کنیم؛ یعنی همۀ مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمی توانستند فعالیت بکنند به فعالیت می افتند.

شکوفایی استعدادها در اثر محاصرۀ اقتصادی

امروز متفکران ملت بزرگ ما، در اثر محاصرۀ اقتصادی، مغزهای خود را به کار انداخته اند و نقصانهای موجود را به طور چشمگیری رفع و زیانهای ناشی از محاصره را با کوشش شبانه روزی خود به مقدار زیاد جبران نمودند. امروز دولت ایران با پشتیبانی ملت، قویتر و سرسخت تر در مقابل دشمنان ایستاده است.

رشد خالقیت های صنعتی در ملت

شما چنانچه باورتان آمده باشد که نمی توانید صنعت درست بکنید و نمی توانید صنایع بزرگ و کوچک را و چیزهایی که احتیاج به غرب بوده است خودتان آنها را درست بکنید، تا این باور هست، نمی توانید که انجام بدهید. اول باید خودتان را درست کنید؛ اول باید باورتان بیاید که ما هم انسانیم، ما هم قدرت تفکر داریم، ما هم قدرت صنعت داریم. این قدرت در همۀ افراد بشر بقوه هست. اگر این باور برای شما پیدا شد موفق خواهید بود. با این تجربه ای که در این دو سال شماها کردید، دیدید که آن حرفهایی که گفته می شده است تبلیغات بوده است و مسائل آنطور نبوده است. این تبلیغات بوده است که در مقابل قدرتهای بزرگ نمی شود نفس کشید و باید تسلیم قدرتهای بزرگ شد…. این پیروزی که شما به دست آوردید، برای اینکه باورتان آمده بود که می توانید؛ باورتان آمده بود که امریکا نمی تواند به شما تحمیل بکند. این باور اسباب این شد که آن کار بزرگ معجزه آسا را شماها انجام دادید و چنانچه شما ملاحظه می کنید که در این دو سال در کشور ما صنعتهای زیادی که آنها انجام می دادند، خودشان انجام می دهند و باورتان باشد که خود ما هم می توانیم، صنعتی داشته باشیم و می توانیم ابتکاری داشته باشیم. همین باورِ توانایی، شما را توانا می کند. اساس این باور است که آنها از ما گرفته بودند. آنها ما را از همه چیز تهی کرده بودند، به طوری که افکار ما، باورهای ما، همه وابستگی داشت. اگر افکار یک ملتی وابستگی به قدرت بزرگی داشته باشد، تمام چیزهای آن ملت، وابستگی پیدا می کند. عمده این است که افکار شما آزاد بشود، افکار شما از وابستگی به قدرتهای بزرگ آزاد بشود. اگر افکار شما آزاد شد و باورتان آمد که ما می توانیم که صنعتمند و صنعتکار باشیم، خواهید بود. اگر افکارتان و باورتان این باشد که ما می توانیم مستقل باشیم و وابسته به غیر نباشیم، خواهید توانست. اگر کشاورزان ما باورشان این باشد که ما می توانیم در کشاورزی به جایی برسیم که صادر کنیم و وابسته به غیر نباشیم، بلکه دیگران به ما محتاج باشند، می توانند. اگر شماهایی که در صنعت هستید و پرسنل صنعتی هستید در ارتش این باور را داشته باشید و به تجربه این باور را امروز دارید که می توانید صنّاع باشید و می توانید کارهای ابتکاری بکنید، خواهید توانست.

به کار افتادن افکار متخصصین

تا کنون ندیدند یک حکومتی که وقتی که جنگ بشود همۀ مردم جنگجو هستند. وقتی که محاصرۀ اقتصادی بشود افکار همۀ مردم توجه به این پیدا می کند که ما باید خودکفا باشیم و متخصصین ما مشغول می شوند و افکار خودشان را به راه می اندازند و قدرت خودشان را به راه می اندازند و ایران را مستغنی می کنند از خارج. و من به شما اطمینان می دهم که اگر تا یک مدتی ما در این فشارها باشیم، ایران بیشتر ثبات پیدا می کند و مغزهای متفکر مکتبی ایران بیشتر به کار می افتد و ایران را خودکفا می کند.

رشد افکار در اثر محاصره های دشمن

مهم این است که امروز همه، همه چیز را بر روی ما بسته اند و این خود، نعمتی برای ما بوده است. وقتی همۀ درها بسته شد و فکرها باز، می بینید که فعالیتها آغاز شد و همه جا کانون فعالیت است … و می بینید قریب دو سال است که جنگ را به خوبی به پیش می برند.

تحریم اقتصادی موجب خودکفایی

همین تحریم اقتصادی برای شما یک تحفۀ آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمدالله رو به خودکفایی می روند.

استقلال خواهی عامل رشد خالقیتها

آقایان همه فعال شده اند. آقایان می دانند که باید در مقابل امریکا بایستند، باید در مقابل زورگویی بایستند، باید خودشان استقلال داشته باشند … مِن جمله همینهایی که شما می گویید که خود این آقایان چیزهایی که نمی شد فکر کنید که اینها درست کنند و یا فکر این مسائل را نمی کردند، خود آقایان این کار را کردند و امیدواریم که بعدها ان شاءالله، بیشتر و بالاتر انجام بدهند

جنگ و محاصره عامل پیشرفت و اختراعات

ما در شرایط جنگ و محاصره توانسته ایم آنهمه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفتها داشته باشیم. ان شاءالله در شرایط بهتر زمینۀ کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همۀ امور فراهم می سازیم

رشد صنایع نظامی در جنگ

تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد.

3.افشای چهره دشمنان

افشای چهرۀ منافقین

این اشخاصی که ادعا می کنند و ادعا می کردند که ما طرفدار مظلومین هستیم، طرفدار خلق هستیم، فدایی خلق هستیم، مجاهده برای مردم می کنیم، ثابت شد به اینکه همۀ این حرفها، صحبتهای خلاف واقع بوده است و الان که کشور ایران با حزب بعث منحط در جنگ هستند، الان از آنها هیچ خبری نیست و آنها باز به فسادهایی که اندیشه می کردند، ادامه دارند می دهند. لکن بر آنها هم ثابت شد که اگر یک روزی دولت ایران بخواهد شرّ آنها را بکَند، با یک یورش همۀ آنها را از بین می برد. این هم یکی از خیراتی بود که برای ما در این جنگ، در این جنگ تحمیلی حاصل شد

افشای تظاهر صدام به اسلام

در این جنگ، خیلی از امور که بعضی دیگرش هم هست البته خیلی از امور معلوم شد. باز خوب شد که صدام حسین را به ظواهر اسلام کشانده؛ برای اینکه این روزها می گویند نماز هم می خواند! توی مسجد هم می رود! این همان کارهایی بود که محمدرضا می کرد، عیناً همان. اینها از یک آخور ارتزاق می کنند. آن هم یکوقتی که پیش می آمد، بدترین فحشها را به علمای اسلام می داد و به اسلام هیچ کار نداشت، ضربه می زد. یکوقتی که ضعیف و بیچاره می شد، می رفت نماز می خواند و در حرم حضرت رضا می رفت و نماز می خواند و از این بساط درمی آورد. حال ایشان هم که همۀ ملت عراق می شناسند او را کی هست، نمی دانند که ایشان که حال هم می خواهد نماز بخواند و در مسجد برود، کی را می خواهد بازی بدهد. ملت عراق را می خواهد بازی بدهد. ملت عراق ایشان را ماهیتش را می شناسد. ماها را هم می خواهد بازی بدهد. ماها هم ماهیتش را می شناسیم. کسانی که آن ور دنیا هستند، در امریکا و اروپا هستند، اگر بعضی اشخاص پیدا بشوند نشناسند این را، ممکن است. اما آنجاهایی که ایشان هستند مثل بغداد و ـ عرض بکنم که عراق، مردم ایشان را می شناسند. مردم سالهای دراز با این حزب بعث زندگی کردند و از این حزب بعث، اینها صدمه ها دیدند. این آدمی که حال دارد می گوید من مسلمان هستم و ما در مقابل کفّار داریم جنگ می کنیم، این آدم همان آدمی است که برای اربعین وقتی که زوّار حضرت سیدالشهداء حرکت کردند، آنها را به توپ و تفنگ بستند و آنقدر جنایت کردند. دیگر ملت عراق با اینکه این جنایات را از شما دیده، باور می کند که شما یک آدم دینی باشید؟ … باز معلوم شد به اینکه این عروسک چه عروسکی است که هر جوری می خواهند حرکتش می دهند، هر روزی حرکتش می دهند، به یک جور حرکت می دهند. این هم باز معلوم شد و بسیاری از چیزهای دیگر در این جنگ معلوم شد.

روسیاهی دشمن در اثر جنگ

از جنگ خسته نشوند مردم. جنگ یک چیز خوبی است. البته ما پیشقدم نیستیم. برای جنگ ما پیشقدم نیستیم، لکن حال که به ما تحمیل شده است، این یک آثار بزرگی دارد برای نهضت ما. یکی از آثارش این است که دشمنِ ما را رو سیاه کرد در دنیا. این می‌خواست که برای خودش یک حیثیتی پیدا بکند و اینکه دشمن اسلام بود و قبل از این هم که هجوم کند به ایران، با عراق آنطور معامله کرد و با علمای عراق آنطور معاملات کرد و با ملت عراق آنطور و با دسته جات برای عاشورا آنطور و برای زائرین کربلا، که برای اربعین می‌رفتند، آنطور جنایتکارانه عمل کرد. این در دنیا رسوا شد. و حال هم هر چه می‌خواهد سالوسی کند و نماز بخواند و اظهار اسلامیت بکند و امثال ذلک، دیگر فایده ندارد. این دیگر نمی‌تواند با سالوسی، خودش را جا بیندازد. نمی‌توانست، لکن شاید بعضیها ـ آنهایی که خارج بودند از عراق باورشان می‌آمد که این یک آدمی است که می‌خواهد خدمتی بکند و کذا و این حرفها. حال معلوم شد که نه، همه فهمیدند که این آدم اینطوری است، وضعش اینطوری است. معلوم شد یک آدمی است که عرب نمی‌خواهد کار بکند. این خوزستان عربها را غالباً کشتند. اگر ایشان با عرب موافق است، چطور عرب کشی می‌کند؟

رسوایی جهانخواران به وسیلهٔ جنگ

هر چه از این جنگ ناخواستهٔ تحمیلی می‌گذرد، قدرت اسلام و جمهوری اسلامی و قوای نظامی و انتظامی ایران و پایداری ملت متعهد آشکارتر و افزونتر می‌گردد، و رسوایی جهانخواران و وابستگان و پیوستگان به آنان بیشتر و واضح‌تر می‌شود، و مشت خرابکاران و منافقان و منحرفان بازتر می‌گردد.

جنگ تحمیلی احیاگر اسلام

ما باید فکر کنیم که این دو مطلب را در ترازو بگذاریم در میزان بگذاریم، مسألهٔ اینکه چی دادیم از دست و مسألهٔ اینکه چی به دست آوردیم … آنچه ما به دست آوردیم این است که ما اسلام را در اینجا زنده کردیم. پیشتر اسمی از اسلام بود ولیکن اسلام اصلش نبود؛ یعنی، اصلش دعوا با اسلام بود، می خواستند اسلامزدایی کنند؛ از بین ببرند همهٔ این چیزها را، منتها با تدریج از اول نمی‌توانستند بگویند ما قبولش نداریم، می‌گفتند ما قبولش داریم، لیکن پایه‌ها را. هی می‌زدند؛ یکی یکی می‌زدند. احکام اسلام را از بین برده بودند. همهٔ کارهایی که کردند اینطوری بود. و بحمدالله، الآن مردم اسلام را در این کشور می‌بینند و می‌بینند که همهٔ آن فسادهایی که در خیابان‌ها و در کاباره‌ها و اینها بود، اسمی از آنها نیست.

جنگ، افشاگر اظهارات صدام

امروز صدام اظهار اسلام و نماز خواندن ـ که آن را هم غلط می‌خواند می‌کند، حتی این اظهار هم از برکات جنگ است، و االّ اینها ضد اسلامند و حزب بعث اساسش بر نفی اسلام می‌باشد. اینها از اسلام بری هستند و اسلام هم از آنها بری.

افشای چهرهٔ امریکا

از جمله، دفاع از حق تعالی و معکوس کردن مکر کاخ سفید این است که تروریست پروری سردمداران کاخ سفید امریکا بر سرِ زبان‌ها، حتی روشنفکران امریکا، افتاده است. کاخ سفید با اخراج رژیم عراق از لیست تروریست‌ها به صورتی واضح ثابت کرد که تروریست‌پرور و طرفدار آن است. کاخ سفید میزان تروریست و ضد آن را مخالفت با جنایاتش در سراسر جهان، و موافقت با آن می‌داند. رژیم عراق تا مخالف بود، در لیست تروریست‌پرورها بود. و آن روز که سر اطاعت به آستان کاخ سفید نهاد، از لیست خارج شد! هرچند توطئه‌های تروریستی آن در منطقه، خصوصاً خلیج فارس، برمال شده باشد.

رسوایی مدعیان هنر

هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی دغدغه کوله‌بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند. و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع مقدسمان اینگونه بودند، تا به مأل اعال شتافتند. و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.

افشای چهرهٔ تزویر جهانخواران

ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهرهٔ تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم… جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.

4.تثبیت و صدور انقلاب

از دارندگی دشمنان از تعرض به ایران

از چیزهایی که ما متوجه قبلاً نبودیم و بعد متوجه شدیم، این است که این مشتی که شما جوانان ما و ارتش ما و پاسداران ما و سایر قوای مسلح و امدادی به دهان این مهاجمین زدید، این یک عبرتی می‌شود از برای دیگر حکام جوری که شاید یک وقت در مغز خودشان این تخیل پیش آمده است که ایران به هم ریخته است و خوب است که ما هم یک هجومی بکنیم… از اموری که در این جنگ، که ما مکروه داشتیم، پیش آمد برای ما، این بود که به واسطه‌ی شجاعت سربازان دلیر ما و شجاعت ملت بزرگ ما، که توانست این مطلب را تثبیت کند که کسی نمی‌تواند به این مملکت رخنه کند و کسی نمی‌تواند آسیب به این کشور برساند.

نشر عظمت اسلام در جهان

هرچند جنگ و دفاع از حق و میهن، زحمت‌ها و خسارت‌ها دارد و جوانان پرارزش را از ما گرفت و جنگ‌زدگان مظلومی را آواره و بی‌خانمان کرد. لکن به خواست خدای منّان محتوای پرعظمت و شکوهمندی داشت. این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود، و ایران بزرگ که می‌رفت با خیانتهای خاندان پهلوی و بستگان آنان یک کشور وابسته و مصرفی و یک ملت مرده و سر به زیر برای ضربه خوردن و ستم پذیرفتن معرفی شود، ناگهان با یک جهش بی‌سابقه و یک انقلاب الهی در جنگ غافلگیرانه با توطئۀ جهانخواران ستم‌پیشه و مزدوران بی‌فرهنگ و پشتیبانی آشکار و نهان ابرقدرتها آنچنان پیروزمندانه و شجاعانه بر پیکر پلید صدامیان و امریکاییان منطقه تاخت، و آنچنان اسطوره‌های شیطانی را یکی پس از دیگری در هم شکست که گویی دست مبارک علی بن ابی‌طالب (ع) در روز خندق از آستین پرعظمت لشکریان ما بیرون آمده است و در مبارزۀ تمامی اسلام در مقابل تمامی کفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتی به بلندی ابدیت استوار ایستاده است.

اثبات توانمندی ایران

ما در این سه سال، نزدیک به چهار سال ـ یعنی، وارد در چهارسال که شدیم این عمق پیشرفت ظاهری را به دنیا حالی کردیم به حکومتهای بزرگ دنیا، به قدرتهای بزرگ دنیا. این کاری که شما برادرها و دوستان شما و همقطارهای شما انجام دادند، حالی کردند به آنها که ما در عین حالی که یک جمعیت کمی هستیم، لکن توانایی این را داریم که با هر قدرتی مقابله کنیم.

توجه مردم جهان به اسلام

بحمدالله امروز قدرت ایرانی و قدرت اسلام در ایران به طوری است که توجه همۀ ملتهای ضعیف را به خودش معطوف کرده است، و اسلام صادر شد در سرتاسر دنیا. از این سیاههای عزیزی که در امریکا هستند، و تا افریقا و تا شوروی و همه جا، نور اسلام تابیده است و توجه مردم به اسلام شده است. و منظور ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد، و ان شاء الله اسلام در همه جا غلبه بر کفر خواهد پیدا کرد.

نقش جنگ در معرفی اسلام به دنیا

جنگ در عین حال که ناگوار بود و شهرهای ما را خراب کرد، ولی برکاتی داشت که اسلام به دنیا معرفی شد، و اینکه چه اشخاصی و قدرتهایی در مقابل اسلام ایستادند، و چه کسانی از اسلام می‌ترسند، و چه قدرتهایی علیه اسلام قیام کردند، همۀ اینها در جنگ معلوم شد. ابرقدرتها نه شخص صدام را می‌خواهند نگه دارند و نه ما را می‌خواهند بکوبند، بلکه آنها از اسلام می‌ترسند و اسلام را می‌خواهند بکوبند، از این جهت با ما مخالفند و از او طرفداری می‌کنند. آنها می‌دانند که مردم کشورهای اسلامی در مقابلشان می‌ایستند، و همچنین مردم کشورهای غیراسلامی که متوجه ما هستند، مثل سیاه‌پوستان.

صدور تجربه‌های مبارزه و دفاع

ما به تمام جهان تجربه‌هایمان را صادر می‌کنیم و نتیجۀ مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی، به مبارزان راه حق انتقال می‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‌ها، جز شکوفه‌های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست.

برکات مختلف جنگ

البته اگر همۀ علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده‌ایم. هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همۀ صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهرۀ تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پر بار اسلامی مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همۀ اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت. … چه کوته‌نظرند آنهایی که خیال می‌کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده‌ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صالبت بی‌فایده است! درحالی‌که صدای اسلام‌خواهی افریقا از جنگ هشت سالۀ ماست، عالقه به اسلام‌شناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و افریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت سالۀ ماست.

5.پرورش روح و جسم

ایجاد تحرک و خروج از سستیها

اصل جنگ، حتی اگر تحمیلی باشد، این است که وقتی جنگ واقع می‌شود، انسان را از خستگی و سستی‌های روحی و جسمی خارج می‌کند. جنگ ممکن است تحمیلی باشد، اما انسان را به چالش کشانده و از حالت خمود و رکود خارج می‌سازد. در این شرایط، انسان نه تنها از حالت کسالت و خستگی خارج می‌شود، بلکه قابلیت‌ها و انگیزه‌های او نیز به حالت بیشتری افزایش می‌یابد.

جنگ، یک زمینه است که افراد نیازمند به مبارزه، هماهنگی، و پشتوانه اجتماعی هستند. این امور نه تنها باعث ایجاد حماسه و تاریکی شب‌ها و روشنایی روزها می‌شوند، بلکه انسان را به حالت فعالیت و تحرک وادار می‌کنند. این تحرکات در جنگ، انسان را به سمت برون‌رفت از سستی‌ها و چالش‌های جدید هدایت می‌کنند.

جنگ به عنوان یک وقایع استثنائی، انسان را به اهداف بلندتر و باالتر هدایت می‌کند و از وی خروج از محدودیت‌ها و راحتی‌ها را می‌طلبد. این تجربه به انسان امکان می‌دهد که قدرتها و توانایی‌های خود را در مواجهه با چالش‌های جدید به نمایش بگذارد و به جهت‌دهی به سمت اهداف ارزشمندتر بپردازد.

به طور خلاصه، جنگ علیه سستی و خمود انسان، او را به سمت افزایش توانمندی‌ها و خروج از محدودیت‌ها هدایت می‌کند، و این تجربه به انسان فرصت می‌دهد تا در مواجهه با واقعیت‌ها و چالش‌ها به نیروها و توانمندی‌های خود پی ببرد و به تحقق اهداف بلندتری برسد.

بروز شجاعت انسان

روزهای شجاعت برای انسان، زمان‌هایی هستند که شجاعت و استقامت او به چالش کشیده می‌شود. جنگ، یکی از شرایطی است که انسان را به شجاعت و تحرک وادار می‌کند. در این مواقع، انسان با مواجهه با چالش‌ها و خطرات، به جانبازی و حماسه می‌رسد.

شجاعت در باطن انسان وجود دارد، اما در شرایط مختلف زندگی، نیاز به بروز آن است. جنگ و مواجهه با موقعیت‌های پرخطر، شجاعت نهفته درون انسان را به سطح ظاهر می‌کند. این تجارب می‌توانند از انسان خمود و رکود روحی را دور کنند و به او امکان بروز نیروها و توانمندی‌های جدید بدهند.

به عنوان مثال، در جنگها، افراد به دلیل دفاع از میهن، ایده‌ها و ارزش‌های خود، به شجاعت نهایی دست می‌یابند. این تجربه‌ها انسان را به سمت بروز قدرتهای پنهان و پتانسیل‌های نهفته در زندگی هدایت می‌کنند.

پس، روزهایی که انسان با چالش‌ها و خطرات مواجه می‌شود، به او فرصت می‌دهند تا شجاعت درونی خود را بیازماید و به جانبازی و ایجاد حماسه دست یابد. این تجربه‌ها ممکن است انسان را از خمود خارج کرده و به او انگیزه برای پیشرفت و تحول بیشتر بدهد.

بیداری ملت ایران

جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی.

ایجاد تحرک عمومی در ملت ایران

البته در این سالی که به ما گذشت، ماجراهای زیاد، گرفتاری‌های زیاد برای ملت ما رخ داد. ولی من به نظرم می‌رسد تا گرفتاری‌ها نباشد، سختی‌ها نباشد، جنگ‌ها نباشد و کشتار دادن‌ها و سایر اثرات آن نباشد، انسان از آن خمودی و از آن راحت‌طلبی ـ که در ذاتش هست ـ بیرون نمی‌آید. البته جنگ و لواحق آن بسیار ناگوار بود برای ملت ما، لکن در ازای آن جوان‌های ما، آنهایی که در جبهه‌ها می‌گذرانند، و مردمی که جنگ را لمس می‌کنند، آنچنان مقاومتی از خودشان به خرج دادند که متوقع نبود. و این از برکات زحمت‌ها و ناگواری‌های جنگ و لواحق جنگ بود. اگر در یک رژیمهایی که ملت شرکت نداشتند با دولت در همهٔ امور و حاضر در صحنه نبودند، در همهٔ گرفتاری‌ها و زحمت‌ها جنگی واقع می‌شد، فقط در یک کناری بود، بدون اینکه تحرکی از خود ملت و جوانانی که احتیاج به تحرک دارند واقع می‌شد، این جنگ بیفایده بود. و اما امروز تمام ملت ما، نه فقط جوانان و آن‌هایی که در جبهه‌ها هستند، بلکه پیرمردان و پیرزنان و دختران و پسران نابالغ در صحنهٔ گرفتاری‌ها و در صحنهٔ جنگ حاضرند و همگی خود را در جبهه می‌بینند.

خروج جوانان از سستی

این جنگ پیش آمد و یک سال و نیم تقریباً طول کشیده است و ثمرات بزرگی برای ما داشته است که اول غافل بودیم و کم کم متوجه شدیم. یکی از ثمرات بزرگ این، این تحرک بی سابقه‌ای است که در جوانان ما در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها این تحرک بزرگ حاصل شده است و کأنّه از آن رخوت و سستی که برای اشخاصی است که نشسته‌اند و کارهای معمولی را می‌کنند، این رخوت و سستی از بین رفته است و جای خودش را به فعالیت و تحرک داده است که امروز ارتش ما، سپاهیان ما، بسیجیان ما و عشایر ما و ملت ما، چه در جبهه و چه در خارج جبهه، فعالند و متحرک و در مقابل همهٔ ناگواری‌ها ایستاده‌اند و جنگ را برای خودشان گوارا می‌دانند.

ایجاد عشق به شهادت در ملت

امروز ایران یکپارچه تحرک است، یکپارچه فعالیت است، یکپارچه هوای عشق به شهادت و هوای عالَم غیب است. در رژیمهای سابق، اسمی از این مسائل نبود.

الهی شدن ملت

الان، من گاهی که وصیت‌نامۀ بعضی از شهدا را می‌بینم یا وضع جبهه‌ها را می‌بینم یا شعارهایی که در جبهه‌ها ـ همان شبی که فردا احتمال دارد که شهید بشوند می‌بینم، متوجه می‌شوم که ملت، الهی شده است.

تحول معنوی مردم ایران

این تحول، تحولی است که شرق و غرب نمی‌توانند بفهمند. آنها هر چیزی می‌توانند بفهمند، همین در سطح مادیت اشیا را ارزیابی می‌کنند که کدام پیروز شد، کدام پیروز نشد. در سطح معنویت اینها نمی‌توانند اصلا تصور کنند که یک کشور چهل میلیونی چطور متحول شده است به یک چیزی که جوانانشان را می‌دهند و گریه می‌کنند که کاش یکی دیگر هم داشتند. دست و پایشان را از دست داده‌اند و تأثرشان به این است که من ندارم که باز به جبهه بروم! و این صحنه‌های بسیار نورانی که در جبهه‌ها استشما که هستید، بهتر از ما می‌دانید که چه صحنه‌هایی است.

نجات از انحطاط فرهنگی

آن چیزی است که به ملت ما از سوی خدای تبارک و تعالی بسیار عنایت فرموده شده است. از جمله این نجات، فرار از انحطاط فرهنگی و اخلاقی و دستیابی به مراتب بالاتر از اخلاق و فرهنگ، پیروزی در جبهه‌ها، و حتی بالاتر از آن، پیروزی بر نفس است که برای جوانان ما در اقشار گوناگون به دست آمده است. امیدوارم که این پیروزی معنوی، تسلط بر نفس، و پیروزی بر شیطان نفس برای همه‌ی ما به وفور حاصل شود. امروز ما در برکت نعمت‌هایی غرق هستیم که شکرگزاری آنها را نمی‌توانیم به طور کامل ادا کنیم. از خدای تبارک و تعالی سپاسگزاریم که به ما این لطافت را عطا کرده که به عنوان یک ملت، در تمام جبهه‌ها و صحنه‌ها حاضریم. ما را و جوانانمان و زنانمان را از بلندی‌هایی که برای آنها خلق کرده بودند، خداوند نجات و رحمت فرمود. جوانانی که از دست اسلام و مسلمین خارج شده بودند، خداوند به ما باز گردانده و آنها را به عهدی متعهد ساخته که اکنون برای شهادت داوطلبانه می‌روند. در جبهه‌ها هنگام جنگ، تکبیر می‌گویند، نماز می‌خوانند، و در شب‌ها با خدا مکاتبه می‌کنند. اینها از نعمت‌هایی است که باید به آن سپاسگزاری کنیم.

افزایش تحمل ملت ایران

افزایش تحمل ملت ایران یک نعمت الهی است که هزاران شکر خدای متعال را باید بگوییم، زیرا با دستان عنایت او، تحولی در این ملت عظیم الشأن ایجاد شده است. همه اقشار این ملت به هم پیوسته و ید واحد شده‌اند، با اعتماد به قدرت الهی در مقابل تمام چالش‌ها ایستاده و از صدای هیاهوها و نشان دادن دندان‌ها به خود، هراس را از خود دور می‌کنند. هر روز ملت ایران مصمم‌تر و مهیاتر برای دفاع از آرمانهای اسلامی خود هستند.

کسب رضایت الهی

کسب رضایت الهی برای ملت بزرگ ایران یعنی آغاز یک دفاع مقدس با پیروی از اولیای عظیم الشأن اسلام. این ملت در این مسیر، جان و مال خود را به طور داوطلبانه فدا کرده و به اجرای وظایف الهی به شکل شایسته پرداخته است. با حمد و ستایش الهی، قدم‌های بزرگی در جهت اعلام اسلام الهی و محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) برداشته‌اند. گرچه این ملت از وجودهای عزیز وارث خساراتی شده باشد، اما ارزشهای بالاتر و والاتری را به دست آورده‌اند و برترین ارزش برای آنها، رضایت خداوند متعال است. چه چیزی می‌تواند از این برتر باشد؟

اقبال مردم به امور معنوی

بحمدالله، کشور ما، کشور شما، یک نمونه‌ی فراتر از انتظارات است. آنچه که می‌خواستم بگویم این است که این اقبال مردم به امور معنوی و ظاهری، به ویژه این جوانان در جبهه‌ها و در روز قدس که به نظرم عظیمتر از سال گذشته بود، نمی‌تواند به اندازه‌ی کافی قدر این نعمت و شکر این نعمت را ادا کند. خدا می‌داند که هر بار که نگاهی به این جوانان که با شور و شعف به جبهه‌ها می‌روند، می‌اندازم، از خودم خجالت می‌کشم. ما کی هستیم؟ ما چه هستیم؟ بیش از هشتاد سال در این دنیا بوده‌ام و به اندازه‌ی این چند روزی که این جوانان در خدمت هستند، خدمت نکرده‌ام، خودمان را نساخته‌ایم. از من گذشته، اما توجه کنید که خودتان را بسازید. دنیا را به چیزی نگیرید، توجه کنید که همه ما مسیری رفتنی داریم و باید به خدای تبارک و تعالی نزدیک شویم تا ما را به راه صحیح هدایت کنند.

سبقت در مبارزه با باطل

به هر حال، قلم و بیان من عاجز است که مقاومت عظیم و گستردهٔ میلیونها مسلمان شیفتهٔ خدمت و ایثار و شهادت را در این کشور صاحب الزمانـ ارواحنا فداهـ ترسیم نماید، و از حماسه‌ها و رشادت‌ها و خیرات و برکات فرزندان معنوی کوثر٬ حضرت فاطمهٔ زهرا (س) سخن بگوید؛ که همهٔ اینها از هنر اسلام و اهل بیت و از برکات پیروی امام عاشورا سرچشمه گرفته است. و ملت ما کمربندها را محکم بسته اند؛ و از زن و مرد و پیر و جوان همه و همه٬ جز تعداد انگشت شماری منافق خود فروختهـ جاسوس و سایر وابستگان به استکبار جهانیـ در صحنـه نبرد حق در برابر باطل ایستاده اند و بر یکدیگر سبقت می جویند. و کدام سبقتی در مسیر الی الله بالاتر از اینکه سیلزدگان محصور در فکر کمک به جبهه اند و رزمندگان در صحنهٔ نبرد هم بضاعت مالی خود را به سیل زدگان تقدیم می کنند؟ و کدام تحولی بالاتر از اینکه پدران و مادران و همسران شهیدان ما از فراق عزیزان خود شِکوه نمی کنند، ولی غبطه و حسرت دوری از قافلهٔ شهدا را بر زبان دارند؟

پرورش داوطلبان شهادت

الحمدالله، این کشور رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) امروز میلیون‌ها جوان داوطلب جنگ و شهادت را در خود پرورانده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت حق چیزی پر نخواهد کرد. از این رو، آنها از بذل مال و جان و فرزندان خود در راه خدا لذت می‌برند و ارزش و برتری در نزد آنان تقوا و سبقت در جهاد گردیده است. آنان از تفرعنها و خودنماییهای جاهلیت قدیم و جدید متنفرند.

تقویت حس برادری

به حمدالله، در جنگ، حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان به نحو بسیار بارور و قوی تقویت کردیم.

6.اتحاد ملت

تقویت وحدت ملت

امروز، روز اتحاد و یگانگی است و این نیز از لطافت‌ها و تأییدات الهی است. به درستی، بر خلاف تصور و خواست فتنه‌انگیزان و جنگ‌افروزان، ملت به هم پیوسته و با یکپارچگی، تمام توطئه‌ها و جنگ‌ها را به پیش روی خود از بین می‌برد و در مقابل قدرت‌های بزرگ، بیدار و زنده می‌ماند.

وحدت و همدلی ارتش و مردم

بعضی اوقات انسان ممکن است فکر کند که برخی اتفاقات ناخوشایند هستند، اما در واقعیت، این اتفاقات خیر و برکت دارند. در حال حاضر، با مواجهه با قضایایی که دولت جابر عراق به ایران تحمیل کرده است، باید بگویم: “الخیر فی ما وقع” تا چند نکته را اثبات کنم. اولاً، شایعه می‌شد که ارتش ایران ضعیف شده است و نمی‌تواند در مقابل دشمنان مقاومت کند. اما در جریان این جنگ تحمیلی، اثبات شد که ارتش قدرتمندی دارد و با سایر نهادهای نظام هماهنگ و همکاری دارد. آنها با یکدیگر تفاهم دارند و با هم در مقابل دشمنان می‌جنگند. دیگری اینکه شایعه می‌شد مردم ایران دیگر به هم وفادار نیستند و همگان مختلف هستند. اما در این جنگ، واضح شد که سراسر کشور با هم همدل و واحد هستند و مردم همچنان با روحیه انقلابی خود به یکدیگر پایبند مانده‌اند. این نشان می‌دهد که در کنار وحدت و همدلی ملت، هیچ شایعه‌ای نمی‌تواند از ایجاد اتحاد و توافق جلوگیری کند. این تجارب نشان‌دهنده استقامت و تدبیر در برابر تهدیدات خارجی است.

یکپارچه شدن ملت

ما از جنگ چه ترسی داریم؟ یک ملتی که حاضر است برای شهادت و شهادت را فوز عظیم می‌داند، چه باکی از این مسائل دارد؟ از این، از اینکه باکی نیست. تازه وقتی که یک جنگی شروع می‌شود، ملت ما بیدار می‌شود. بیشتر متحرک می‌شود. در این جنگی که به ایران تحمیل کردند و اشخاص خائن به اسلام، مخالف سرسخت با اسلام، این جنگ را به پاک کردند، ایران چه‌طور باز زنده شد، یکپارچه ایران دوباره انقلاب کرد و توجه کرد به یک مقصد؛ سرتاسر ایران. کدام کار ممکن بود که اینطور مردم را بسیج کند؟ این جنگ بود که بسیج کرد. پس در جنگ چیزهایی است که ما خیال می‌کنیم بد است، بعد خوب از کار درمی‌آید

بسیج عمومی ملت

یکی از مسائلی که مراتب ویژه‌ای بر اساس آن برقرار شد، این بود که شیاطین درک کردند قدرت اسلام در ایران چقدر است، و نیز قدرت ارتش و پاسداران ما، که خداوند همه را حفظ کند، همانگونه که آنها تصور می‌کردند نیست. کشورهای خلیجی هم دریافتند که اوضاع مطلقاً همانطوری که آنها خیال می‌کردند نیست، و در صورتی که خدا نخواسته، این اقدامات ممکن است عواقب منفی داشته باشد. افراد دیگر نیز دریافتند که قدرت اسلام بیشتر از آنچه آنها فکر می‌کنند است. قدرت اسلام است که یک ملت را یکپارچه و برابر با تمام تلاش‌های ضد آن به حرکت می‌اندازد و آنها را بسیج می‌کند. این قدرت اسلام یکی از نعمت‌هایی بود که این جنگ تحمیلی برای آنها ننگ‌آور بود و برای ملت ما سلحشور و قدرتمندی و بیداری به ارمغان آورد.

پیوند همه اقشار

تا قبل از این، ارتش به تنهایی به میدان جنگ می‌رفت و حمایت ملت به مراتب محدودتر بود. اما حالا، با برکت اسلام و قرآن کریم، یک پیوند قوی بین ارتش و ملت شکل گرفته است. بسیج عمومی به عنوان نمونه‌ای از این پیوند و اتحاد، تمام اقشار جامعه را به یک هدف مشترک یعنی دفاع از ارزش‌ها و امنیت کشور پیوند داده است. این اتحاد نشان از بركات بزرگ اسلام و قدرت اجتماعی آن دارد، که توانسته است همه را به یکدیگر نزدیکتر کند و باعث ایجاد یک تیم قوی و یکپارچه برای مواجهه با چالش‌ها شود.

انسجام ملت ایران

با توفیق ایزدی، این جنگ تحمیلی باعث ایجاد انسجام بیشتری در میان ملت شجاع ایران شده است. صدام و اتباع ظالم او باید بدانند که امروزه ارتش شجاع و سپاه پاسداران با حمایت قدرتمند ملت، به قدرت و انسجام بیشتری نسبت به سال‌های گذشته دست یافته‌اند. ملت رزمندۀ ایران، بیش از همیشه پشتیبان و حامی این نیروهای مسلح است. داوطلبان شهادت نیز به عنوان نمایندگان شجاعت و ایثار در راه خدا، روز به روز در تعداد و اراده‌ی خود افزایش یافته و با شوق منتظر فرمان الهی هستند.

بسیج شدن توده های محروم

هر روز با پیروزی‌های جبهه‌ها در تمام طبقات جامعه مواجه هستیم. این پیروزی‌ها نتیجۀ فعالیت و تلاش‌های مشترک افرادی است که از تمام طبقات جامعه، از محرومین گرفته تا طبقات فوق‌العاده، در این جبهه‌ها فعالیت می‌کنند. هر کس به نحوی در این راه وظیفه دارد و این تعامل میان طبقات، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی است. این اجتماعیت و تعامل میان افرادی که در جبهه جنگ می‌کنند و کسانی که در پشت جبهه فعالیت دارند، از ویژگی‌های اسلامی و انقلابی است که باعث افزایش قدرت و پیروزی‌های متعدد شده است.

تقویت روح تعاون در ملت

جنگ نشان داد که این مسأله، این هائله که به نظر می‌رسید، در واقعیت برخی منافع مثبت برای ملت ایران به همراه داشت. انسجام ملت در برابر چالش‌ها، به ویژه در جنگ، نشان از توانمندی و قدرت تعاون در میان مردم داشت. روحانیت و اخلاق اسلامی، مقامات نظامی، و همه اقشار مختلف جامعه به هم پیوسته و تعاون می‌کردند. این انسجام، نشان از این دارد که ملت ایران توانمند به توسعه روح تعاونی، اخلاقی و معنوی خود بوده و قادر به مواجهه با چالش‌های پیش آمده است. این تجربه نشانگر این است که ایران می‌تواند مسائل داخلی خود را با توجه به این انسجام و تعاون حل کند و به آینده‌ای بهتر بروز یابد.

مهربانی و همدلی ملت

این تلاش و همدلی مردم ایران در مواجهه با چالش‌ها، نشان از ایثار و فداکاری آنها در مواقع دشوار دارد. این حضور فعّال و آمادگی برای بازسازی مناطق ویران شده نشان از توانمندی و تعهد ملت به سوی همدیگر دارد. مهربانی و ایثارگری که در این شرایط آشکار شده، از وحدت و انسجام ملت ایران خبر می‌دهد. این تجربه نشانگر قدرتی است که ملت ایران در مواجهه با چالش‌ها می‌تواند به آن دست یابد و با همت و همدلی، مسائل را حل نماید. امیدوارم این تجربه‌ها به ساختارهای مهربانی و همدلی در جامعه ایران ادامه داشته باشد و به سرنوشت بهتری برای کشور منتهی شود.

سوالات متداول:

  1. دفاع مقدس چیست و چرا به عنوان یک برکت در نظر گرفته می‌شود؟
    • دفاع مقدس، جنگی بود که ایران در دهه ۱۳۶۰ با تهاجم عراق مواجه شد. امام خمینی دفاع مقدس را به عنوان دورانی از آزمون و برکت برای ملت ایران توصیف کرد. این جنگ به نظر امام یک فرصت برای انقلاب و ارتقاء اخلاق و ایمان مردم بود.
  2. چگونه امام خمینی دفاع مقدس را به عنوان آزمونی برای ملت توصیف کرد؟
    • امام خمینی با تاکید بر اینکه دفاع مقدس نه تنها یک جنگ فیزیکی است بلکه یک فرصت آزمون معنوی و ایمانی برای ملت ایران نیز محسوب می‌شود، از مسئولان خواست تا از این شرایط برای ارتقاء معانی انقلاب و تربیت نیروهای انقلابی استفاده کنند.
  3. آیا امام خمینی از برکات خاصی از دفاع مقدس یاد کردند؟
    • امام خمینی از توانایی ملت در دفاع مقدس و افزایش ایمان و وحدت اجتماعی در این دوران یاد کرد. ایشان معتقد بودند که مردم ایران از این تجربه به عنوان یک سرمایهٔ معنوی و ملی بهره‌مند می‌شوند.
  4. چگونه امام خمینی به همدلی و وحدت ملت در دفاع مقدس تأکید کرد؟
    • امام خمینی همواره بر وحدت و همدلی ملت در دفاع مقدس تأکید داشت و این را به عنوان یکی از عوامل اصلی پیروزی در مسیر انقلاب اسلامی معرفی کرد. ایشان به مردم توصیه می‌کردند که در کنار هم باشند و به یکدیگر کمک کنند.
  5. چگونه این آزمون به تربیت نیروهای انقلابی کمک کرد؟
    • امام خمینی معتقد بود که دفاع مقدس یک مدرسه تربیتی است و از طریق شرکت مردم در جبهه‌های جنگ، ارتقاء ایمان، اخلاق و تعهد به اصول انقلاب را تسهیل می‌کند. این تجربه به نیروهای انقلابی کمک می‌کند تا با شجاعت و ایمان به اهداف انقلابی پایبند باشند.
  6. چگونه امام خمینی به ملت ایران توصیه می‌کرد در مقابل چالش‌ها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی وحدت داشته باشند؟
    • امام خمینی به ملت توصیه می‌کرد که در مقابل چالش‌ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی، به همدلی و وحدت داشته باشند و با ایمان به اصول انقلاب به حل مسائل بپردازند. ایشان همواره از وحدت ملت به عنوان یکی از نقاط قوت و پیروزی‌آورهای انقلاب سخن گفتند.
  7. آیا امام خمینی به همگانی کردن برکات دفاع مقدس تأکید داشت؟
    • بله، امام خمینی به همگانی کردن برکات دفاع مقدس تأکید داشت و از تمامی قشرهای جامعه خواست تا در این امر مشارکت کنند. ایشان بر این باور بودند که اگر همه به یکدیگر کمک کنند و در این راه با همدلی حرکت کنند، ملت قادر خواهد بود هرچه سریع‌تر از چالش‌ها پیروز شود.

مطمئناً کلام امام خمینی دربارهٔ دفاع مقدس و برکات آن یکی از موضوعات مهم و الهام‌بخش در تاریخ انقلاب اسلامی است.

نتیجه گیری:

در نتیجه، می‌توان گفت که در کلام امام خمینی در دوران دفاع مقدس، مفاهیمی همچون وحدت ملت، ایثار و شجاعت، اراده مردمی، انسجام اجتماعی، اقتصاد مقاومتی، حقوق بشر، نقش زنان و جوانان، ارتش و نیروهای مسلح، فرهنگ جهاد و نگاه به جهان اسلام مورد تأکید و تحلیل قرار گرفته‌اند. این مباحث نشان‌دهنده نقش چشمگیر و گسترده انقلاب اسلامی در تبدیل مردم به یک جامعه‌ی واحد و متحد در مقابل تهدیدات خارجی بوده و اصول و ارزش‌های انقلاب در همۀ ابعاد زندگی مردم تأثیرگذار بوده‌اند.

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم