امید و نقش تربیتی آن در زندگی انسان

مقدّمه

تربیت ازجمله مسائل مهمی است که از دیرباز توجه معلمان و متولّیان آموزش و پرورش را به خود مشغول ساخته است. در هر دوره‌ای، دانشمندان و متفکران درباره تربیت فعالیت‌های علمی و عملی داشته‌اند و در این زمینه، نظرات کاربردی مهمی ارائه داده‌اند. در منابع اسلامی (قرآن و روایات)، مسئله تربیت و سازندگی انسان بیش از هر امری، به چشم می‌خورد. رشد معنوی انسان و رسیدن او به کمالات، از مهمترین برنامه‌های انبیا و کتابهای آسمانی بوده است. در این مقاله، به “امید” به عنوان یکی از عوامل مهم در تربیت انسان از دیدگاه قرآن و نقش سازنده‌اش اشاره می‌شود.

“امید” یک حالت روحی و روانی و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است. به طور طبیعی، انگیزه بشر در کارهای اختیاری امید به نفع یا ترس از زیان است. در واقع، خوف و امید به منزله نیروی اجرایی برای حرکت بوده، عامل مستقیم تلاش‌ها و رفتارهای انسانی است.

به مثال زیر توجه کنید: مردی در بیابان پر از برف و یخ قطب شمال، راه خود را گم کرده است. او می‌داند در نقطه دوری پناهگاهی وجود دارد و باید خود را به آن برساند. تمام سعی خود را به کار می‌بندد تا به آن پناهگاه برسد. اگر این فرد بسیار خسته و سرمازده باشد، دوست دارد روی زمین دراز بکشد و استراحت کند، ولی می‌داند در این صورت به خواب می‌رود و خواهد مرد. امید، او را به حرکت وامی‌دهد تا به هدف خود برسد.

امید که از معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل می‌شود، اساس همه تلاش‌های مفید و پرثمر انسانی و نیز منشأ اصلاح امور در جامعه و رسیدن شخص به سعادت ابدی است؛ همان‌گونه که ناامیدی و قطع امید نسبت به خدا و روز قیامت منشأ فسادها و تبهکاری‌ها و منتهی شدن کار انسان به شقاوت ابدی است. همینکه انسان به آینده‌های روشن امید داشته باشد، احساس نیکو و حالتی شاد به وی دست داده، باعث نشاط وی می‌شود و در او انگیزه کار و تلاش ایجاد می‌شود، او را به فعالیت‌های صحیح زندگی وادار می‌کند.

همیشه خردمند امیدوار نبیند به جز شادی از روزگار. (فردوسی)

امید در قرآن

مسئله امید در فرهنگ اسلامی مطرح شده است. قرآن برای تشویق و ترغیب انسان به کارهای شایسته، بهره فراوانی از امید برده است. در ذیل، به چند آیه در این زمینه اشاره می‌شود:

خداوند نسبت به دیدار خود امید می‌دهد: »مَن کَانَ یَرْجُوا لِقَاء اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ« (عنکبوت: 5)، کسی که به دیدار خداوند امید دارد، بداند که اجل او از سوی خدا آمدنی است و اوست شنوای دانا.

امیدواران به لقای الهی که همان مؤمنان هستند، باید بدانند که مالقات با خداوند، وعده‌های حتمی و قطعی از طرف پروردگار است، مرگ نیز پلی است که باید برای آن آمادگی داشته باشد؛ بنابراین، الزم است امیدواران به تلاش و فعالیت روی‌آورند تا با سربلندی به لقای پروردگارشان برسند.

اگر امید در دل انسان وجود داشته باشد، منشأ اثر خواهد شد. نشانه بارز امید به خداوند و روز قیامت، انجام عمل شایسته است. قرآن می‌فرماید: »… فَمَن کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا« (کهف: 110)؛ هر کس امید به لقای پروردگارش (روز قیامت) دارد، باید عمل صالح بجای آورد و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نسازد.

پس تنها راه رسیدن به رضایت خداوند و پاداش‌های وی، کارهای شایسته و پرستش خالصانه اوست. تا وقتی اخلاص و انگیزه الهی در عمل انسان نباشد رنگ عمل صالح به خود نمی‌گیرد. کسی که عمل شایسته ندارد، نباید به رحمت و آمرزش خدا امید داشته باشد.

شخصی به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد: عده‌ای از یاران شما مرتکب گناه شده، می‌گویند: ما امید به لطف و بخشش خدا داریم. امام فرمود: »دروغ می‌گویند؛ آنان پیرو ما نیستند، گروهیاند که آرزوهای [بی‌پایه] بر آنان غلبه یافته است. هر کس به چیزی امید دارد برای آن کار و فعالیت می‌کند و هر کس از چیزی بترسد از آن فرار می‌کند.(3) حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: »از کسانی مباش که بدون عمل شایسته، به آخرت امید دارند و توبه را با آرزوهای دراز به تأخیر می‌اندازند.

باور به معاد، حتی در حد امید، اهرمی کارآمد در گرایش به عمل است و در تنظیم زندگی سالم و تصحیح رفتارها و باورهای انسان نقش مهم دارد. در آیه دیگری خداوند می‌فرماید:
»إِنَّ الَّذینَ آمَنُواْ وَ الَّذینَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِی سَبیلِ اللّهِ أُوْلئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ« (بقره: 218)؛ آنان که ایمان آورده‌اند و کسانی که هجرت نموده و در راه خدا جهاد کرده‌اند، آنان به رحمت خدا امیدوارند و خداوند آمرزنده مهربان است.

در آیه مزبور، امیدواری مؤمنان و مهاجرانِ مجاهد به رحمت خدا ذکر گردیده است. هرچند امید حالتی روانی است، ولی آثار آن در عمل آشکار می‌گردد. در واقع، آنان که در راه خدا هجرت و جهاد می‌کنند، می‌توانند ادعای امید به رحمت الهی داشته باشند.

“چنان دارم امید از لطف یزدان که زایل گردد از من ناتوانی.” (مسعود سعد)

امید در منابع اسلامی بسیار مورد تأکید است و در لسان روایات، رحمت برای امت شمرده شده است. همانطور که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند: “آرزو، برای امت من رحمت است، و اگر آرزو نبود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی درختی برنمی‌کاشت.”

قرآن کریم نیز در این زمینه می‌فرماید: “قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَىَّ ۖ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا”؛ بگو: “من فقط بشری هستم مثل شما که به من وحی می‌شود، تنها معبودتان معبود یگانه است. پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند.”

در این آیه شریفه، به سه مسئله اعتقادی، یعنی توحید، نبوت و معاد، همراه با عمل صالح اشاره شده و عبادت خالص به عنوان مصداق روشن عمل صالح، با اعتقادات سه‌گانه پیوند زده شده است. می‌توان گفت که در رأس همه امیدها، امید داشتن به لقای پروردگار باالترین درجه امیدآفرینی را دارد.

بر اساس این آیه، امیدآفرینی در اسلام به معنای چشم داشتن به رحمت الهی و امید به دیدار او است. اگر افراد جامعه به رحمت الهی امیدوار باشند، در شئون مختلف زندگی مسئولیت‌هایشان را بهتر انجام می‌دهند و به هر مسئولیت اجتماعی، فردی و خانوادگی ارزش دینی می‌دهند.

همچنین، در آیه‌های دیگر قرآن، توصیه به تواضع و اجتناب از تکبر و خودبزرگ‌بینی به عنوان عوامل ایجاد امید آورده شده است. تالوت کتاب الهی، برپا داشتن نماز و انفاق نیز به عنوان مواردی که امید به تجارت پرسود و موفقیت را به همراه دارند، ذکر شده‌اند.

در نهایت، امیدآفرینی از منظر اسلام به معنای چشم‌داشتن به رحمت و بخشش الهی، اعتماد به پناهندگی به خدا، و انجام اعمال صالح به عنوان سرنوشت سازها در زندگی تلقی می‌شود. این مباحث در زندگی روزمره افراد به عنوان منابع اصلی امید و انگیزه شناخته می‌شوند.

ایجاد امید با توبه و شفاعت

انسان موجودی ضعیف بوده و در تمام مراحل زندگی نیازمند عنایت الهی است. نفس آدمی مؤثرترین عامل در انحطاط یا ارتقای اوست. بیشتر مردم مرتکب لغزشها و نافرمانی خدا شده، در مبارزه با نفس شکست می‌خورند و در این هنگام است که ناامیدی به سراغ آنان آمده، حرکت قهقرایی در پیش می‌گیرند و برای همیشه از رستگاری و رسیدن به کمالات انسانی مأیوس می‌گردند. وقتی انسان راه بازگشت را به روی خویش مسدود می‌بیند، حاضر به تجدیدنظر در رفتار خود نیست و با توجه به تیرگیِ افق آینده‌اش، به هر سرکشی و طغیانی دست می‌زند. تجسم اعمال زشت و سنگینی آنها، همانند کابوسی وحشتناک بر روح انسان سایه می‌افکند و او را دچار اضطراب و فشار روانی می‌گرداند و بسا ممکن است تبدیل به افسردگی شود. خداوند با عنایتی که به بندگان خویش دارد، راهی برای آنان قرار داده است تا هر چقدر هم آلوده به گناه و نافرمانیِ حق باشند، راه نجات برایشان فراهم و امکان جبران مهیّا باشد؛ توبه و بازگشت به سوی پروردگار راهی است که خدا در برابر انسانها قرار داده است تا از یأس و نومیدی بپرهیزند و بدانند آفریدگارشان پذیرنده افراد عاصی است.

آیات توبه نشاندهنده رحمت الهی نسبت به تمام بندگان هستند؛ چنانکه هر کس با هر گناهی، اگر به طور حقیقی به سوی پروردگارش رود، با آغوش باز پذیرای او خواهد بود و گناهانش را می‌آمرزد.

اگر افراد مجرم در برنامه‌های غلط خود تجدیدنظر کنند، راه نجات برایشان باز است و از بیراهه به راه باز می‌گردند. در قوانین کیفری کشورها، قانونی به نام “عفو مجرمان بزرگ و زندانیانِ محکوم به حبس ابد، در صورت پشیمانی از جنایات گذشته” وجود دارد تا روزنه‌ای امیدی به زندگی برای آنان باشد. امید به زندگی برای این نوع زندانیان، مایه نشاط است تا حتی در زندان هم مشغول کار و فعالیت شوند و پس از رهایی، از دست‌رنج خود بهره ببرند. اگر چنین امیدی نباشد، نه تنها آنان هیچگونه تالشی انجام نمی‌دهند، بلکه در زندان دست به هر جنایتی می‌زنند.

احساس گناه یکی از عوامل اضطراب و افسردگی و مایه خستگی روح انسان است که باعث سرخوردگی در زندگی او می‌شود.

فرد گناهکار احساس پوچی می‌کند و انگیزه ادامه زندگی را از دست می‌دهد و این موجب ناامیدی در او می‌شود. فردی که برای خود آینده‌های مبهم و تاریک ترسیم کرده است و وضعیت خود را نامشخص می‌داند و یا در انتظار عذاب الهی پس از مرگ نشسته است، ناامیدی به سراغش می‌آید و او را دچار فشارهای روانی و اضطراب می‌سازد؛ اما اگر بداند که آمرزش الهی نصیب او خواهد شد، امید در او ایجادشده، تلاش خویش را به کار می‌بندد تا مرتکب گناه نشود و اگر در صورت غفلت، مرتکب نافرمانی الهی شد، مأیوس نمی‌گردد.

آثار توبه

اگر به برخی از آثار توبه نظری بیفکنیم، خواهیم دید که هرکدام از این آثار بهتنهایی نقش بسزایی در ایجاد امید و درنتیجه، به وجود آمدن نشاط در انسان خواهند داشت. در ذیل، به سه اثر توبه اشاره میشود؛ که هر کس توبه کند این آثار را مشاهده میکند:

1.محبوبیت تائب نزد خداوند: قرآن کریم درباره دوستی خداوند نسبت به فرد توبهکننده میفرماید: “اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ” (بقره: 222)؛ خداوند توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد. پیامبر اکرم صلیاهلل علیه و آله هم فرموده: “لیس شیءٌ اَحبُّ اِلیَ اللّهِ مِن مؤمنٍ تائب،ٍ او مؤمنةٍ تائبةٍ”؛ نزد خداوند هیچچیز دوستداشتنیتر از مرد و زن توبهکننده نیست. افراد آلودهدامن که دلهایشان را با گناهان تیره کرده، روشنی امید را ازدستدادهاند، احساس میکنند در جامعه هیچ جایی برایشان نیست و از هیچ نوع احترام و منزلتی برخوردار نیستند؛ زمین و زمان با تمام گستردگیاش بر آنان تنگ میگردد. آنان پس از بازگشت بهسوی رحمت الهی، عالوه بر اینکه توبهشان پذیرفته میشود، محبوبیت ویژهای پیداکرده، از جاه و مقام بلندی برخوردار خواهند گشت. بندهای که محبوب خدا شد، دیگران حق ندارند با دیده تحقیر و فرد ستمکار به او بنگرند؛ زیرا رسول خدا صلیاهلل علیه و آله میفرمایند: “برای امّتم چهار حق قرار دادهام که آنان ملزماند رعایت کنند:

  • فرد توبهکننده را دوست بدارند.ضعیف را مورد رحمت و مهربانی قرار دهند.به نیکوکار کمک کنند.برای گنهکار آمرزش بخواهند.” (8)

اینکه انسان بداند افراد جامعه و از همه مهمتر، پروردگارش او را دوست دارند، برایش بسیار لذتبخش است و در او نشاطی به وجود میآورد که انجام کارهای نیک را به دنبال دارد.

2.تبدیل گناهان تائب به حسنات: گناهانی را که فرد مرتکب شده از آنها توبه کند، نهتنها خداوند میآمرزد و آنها را نادیده میگیرد، بلکه آنها را تبدیل به نیکی و پاداش میکند؛ میفرماید: “اِالَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَ عَمِلَ عَمَالً صَالِحا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورا رَّحیما” (فرقان: 70)؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل میکند و خدا همواره آمرزنده مهربان است. مشرکان به عذاب بزرگ الهی که همراه با خواری آنان است، مبتال میشوند. تنها افرادی از عذاب خداوند دراماناند که توبه کنند و کار شایسته انجام دهند. در این صورت، خداوند به لطف و کرمش، گناهان بزرگ آنان را نادیده گرفته، گناهان کوچکشان را به حسنات تبدیل میکند و بهجای هر گناه پاداش میدهد؛ و نیز آثار بدی را که گناه بر روح آنان در این دنیا داشته است برداشته، آثار نیک را جایگزین آن میسازد.

وسعت روزی توبه‌کننده: با توبه، روزی توبه‌کننده در دنیا وسعت می‌یابد و روزی نیکو نصیب او می‌شود. توجه به این نتیجه که با توبه انسان فراوان می‌گردد، باعث ایجاد امید و در نتیجه انجام اعمال صالح می‌گردد. خداوند در این زمینه می‌فرماید: “فَقُلْتُ اسْتَغْفِروُا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارا یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارا وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارا” (نوح: 10-12)؛ و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است؛ تا بر شما از آسمان باران پربرکت فرستد و شما را به اموال و فرزندان یاری کند و برایتان باغ‌هایی خوب و نهرهای جاری قرار دهد.
“وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّی…” (هود: 3)؛ و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید تا شما را با نیکویی تا زمان معین بهره‌مند سازد.
این آیات بیان‌کننده پیوند دین با دنیا هستند که دین در زندگی همین دنیا تأثیر دارد و آبادکننده سرای دنیاست. در آیه اول، حضرت نوح علیه‌السلام با بشارت و تشویق به قوم لجوج خود روی کرده و به آنها وعده می‌دهد که اگر از شرک و گناه توبه کنید، پروردگارتان درهای رحمتش را به روی شما بازخواهد کرد؛ نه تنها گناهانتان را محو می‌سازد، بلکه بارانهای مفید، به‌موقع و پربرکت آسمان را بر شما فرستاده و اموال و فرزندان شما را افزون ساخته، برایتان باغ‌های سرسبز و خرّم و نهرهای جاری قرار می‌دهد.
“وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّی…” (هود: 3)؛ و اینکه از پروردگارتان استغفار جویید و از آلودگی‌ها، خود را شست‌وشو دهید و به سوی پروردگارتان بازگردید تا اگر به این دستورات جلب عمل کنید، تا پایان عمر، شمارا از زندگی سعادتبخش این دنیا بهره‌مند ساخته خواهد ساخت.

ناامیدی و زیانهای آن

چنانچه اشاره شد، امید در زندگی انسان، باعث انجام کارهای شایسته و تلاشهای مفید و پرثمر می‌شود. انسان امیدوار، هم در این دنیا راحت و سالم زندگی می‌کند و هم در آخرت از نعمتهای فراوان الهی بهره‌مند می‌شود. در برابر امید، ناامیدی قرار دارد که زیانهای فراوانی برای فرد و جامعه به دنبال دارد.

کسی که به علل گوناگونی همچون تبلیغات دشمن، عجول بودن و فقدان آینده‌نگری، احساس ناتوانی، احساس خودکمبینی و مشکلات جسمی، به زندگی در این دنیا امید ندارد و کسی که از آمرزش پروردگار پس از مردن ناامید است، برنامه‌های نیز برای بهره‌مندی از آن ندارد، زندگی را هیچ و پوچ می‌داند. او از هم‌اکنون ناراحت است که چه پیش خواهد آمد و چه سرنوشتی در انتظار اوست. از این‌رو، به هیچ کار مهمی دست نمی‌زند و هیچ اقدام مثبتی انجام نمی‌دهد و چون امیدی به آینده ندارد، مرتکب جنایات بزرگ و خطرناک می‌شود.

روان‌شناسان برای افسردگی نشانه‌هایی ذکر کرده‌اند که یکی از آنها نومیدی است. فرد افسرده نسبت به آینده بدبین و نومید بوده و بوی بهبودی از اوضاع جهان احساس نمی‌کند. فرد نومید احساساتی همچون تنهایی، وازدگی، غم‌زدگی و بی‌روحی دارد که این امر منجر به سرخوردگی بیشتر او می‌شود.

در آیات خداوند درباره نومیدی به سبب کم‌ظرفیتی انسان می‌فرماید: “وَ لَئِن ذَقْنَا إِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُوسٌ كَفُورٌ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعٌ وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعٌ إِلَّا الصَّالِحِینَ” (هود: 9-10)؛ و اگر از جانب خود رحمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از وی بازگیریم، قطعاً نومید و ناشکر خواهد شد؛ و اگر پس از محنتی که به او رسیده است نعمتی به او بچشانیم، حتماً خواهد گفت: “گرفتاری‌ها از من دور شد. بی‌گمان، او شادمان و فخرفروش (خودستای) است.”

افراد کوته‌نظر که تنها زمان حال خود را دیده، از امور دیگر غافلاند، هنگام از دست دادن امکانات و موهبت‌های مادی، از رحمت الهی ناامید شده، تدبیر خداوند را در هستی منکر می‌شوند. چون انسان از نظر روحی و روانی ضعیف است، وقتی خداوند برخی نعمت‌های دنیوی را به او داد، سپس باز‌ستاند، ناامید شده، تصور نمی‌کند که دیگر آن نعمت‌ها به سویش بازگردند. گویا امکانات مادی را حق مسلّم خود دانسته، خدا را مالک آنها نمی‌شناسد.

چنین افرادی پس از گذر از سختی‌ها و دستیابی به موهبت‌های دنیوی، به شادمانی بسیار، تکبّر و فخرفروشی که صفات نکوهیده‌ای هستند، مبتال خواهند شد و آنچنان به خود مغرور می‌گردند که تصور می‌کنند همه مشکلات و ناراحتی‌های آن‌ها برطرف شده‌اند و هرگز بازنخواهند گشت. بدین دلیل، شادی و سرمستی بی‌حساب و فخرفروشی بیجا به حدی سرتاپای آنان را فرامی‌گیرد که از شکر نعمت‌های پروردگار غافل می‌مانند.

این افراط و تفریط بالی بزرگی است که اینان بدان مبتال شده‌اند؛ زیرا سبب می‌شود اینان هرگز نتوانند در زندگی موضعی متعادل و صحیح داشته باشند؛ گاه مغرور و متکبر و گاه ناامید می‌شوند. از این‌رو، دائم در حال تشویش و دلهره‌اند. فقط افراد با ایمان که روحی بلند و سینه‌های گشاده (شرح صدر) دارند و در برابر شداید و حوادث سخت زندگی صبر را پیشه خودساخته‌اند و در همه حالت از کارهای شایسته فروگذار نمی‌کنند از این دو حالت افراط و تفریط بیرون‌اند؛ آنان هنگام فراوانی نعمت مغرور نمی‌شوند و خدا را فراموش نمی‌کنند و هنگام سختی‌ها و مصیبت‌ها از رحمت خدا ناامید نمی‌گردند و به تدبیر او در هستی کافر نمی‌شوند. به همین دلیل، برای آنان آمرزش از گناهان و پاداش بزرگ الهی (بهشت) خواهد بود.

پس راه مبتال نشدن به یأس دو امر است:

  1. صبر و تحمل مشکالات؛
  2. ایمان به این واقعیت که نعمت‌ها در ید قدرت الهی اند؛ به هر کس بخواهد و مصلحت بداند می‌دهد و از هر کس بخواهد می‌گیرد و به آنکه گرفته است، می‌تواند بازگرداند.

خداوند در آیات مختلفی انسان را از ناامیدی باز داشته و به او رحمت و آمرزش خود را یادآوری کرده است. یکی از این آیات، آیه 53 سوره زمر است که به بندگان خود که بر خود زیاده‌روی کرده‌اند، دستور داده تا از رحمت الهی ناامید نشوند.

»قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ …«

بگو: ای بندگان من که بر خود زیاده‌روی کرده‌اید، از رحمت خدا ناامید نشوید.

این آیه نشان‌دهنده فرصتی است که حتی اگر انسان به خاطر گناهانش ناامید شده باشد، خداوند به او رحمت خود را اعلام کرده و از ایشان خواسته است که امید به رحمت الهی را از دست ندهند و با توبه از گناهان خود بازگردند.

همچنین امام صادق علیه‌السلام درباره ناامیدی از رحمت الهی می‌فرمایند که این امر از بزرگ‌ترین گناهان نزد پروردگار است. او به اهمیت امید به رحمت خداوند تأکید دارد و اظهار می‌کند که ناامیدی از این رحمت، یکی از بزرگ‌ترین بلاهاست.

با توجه به این آیات و احادیث، مشخص است که ناامیدی از رحمت الهی انسان را به طریقی ناپسند تحت تأثیر قرار می‌دهد. امید به رحمت و آمرزش الهی می‌تواند انسان را به کارهای شایسته و توبه از گناهان ترغیب کند. از این رو، اهمیت حفظ امید و اعتماد به رحمت الهی در ترکیب روحی انسان بسیار بالاست.

دام های شیطانی که از آنها بگویی، واقعاً نقاط ضعف انسان را به خوبی بهره‌مند می‌کنند. شیطان با فریب دادن به انسان و گمراه کردن او در گناهان کوچک و بزرگ، سعی در افسردگی و ناامیدی او دارد. این دام بزرگی است که همچنان تلاش می‌کند انسان را از راه خداوند منحرف کند.

انسانی که به امید به رحمت الهی از گناهان توبه کرده و نورانیتی در او زنده شده، ممکن است شیطان تلاش کند او را به یأس و ناامیدی بکشاند. اما در آیات و احادیث ذکر شده، اهمیت امید به رحمت الهی و توبه بیان شده و تأکید شده که خداوند بازگشت و توبه را پذیرفته و ناامیدی از رحمت الهی بی‌معنی است.

نکته اهم این است که فرد مؤمن همیشه بین خوف و امید به رحمت الهی حرکت کند. او از یک سو از عذاب الهی بترسد و از سوی دیگر به امید به رحمت و آمرزش الهی نگاه کند. این توازن بین امید و خوف، او را از گناهان دور می‌نگارد و به سمت ارتقاء روحیه انسانی و دینی او سوق می‌دهد.

آرزو دارم که امید و خوف مؤمنانه همواره همراه شما باشد و شما از امید به رحمت الهی برای ادامه راه پرهیز از گناهان بهره‌مند شوید.

سوالات متداول:

  1. چرا امید در زندگی انسان مهم است؟
    • امید نقش اساسی در ترغیب انسان به انجام کارهای شایسته و تلاش برای بهبود وضعیت دارد. این احساس، انگیزه و انرژی لازم برای مواجهه با چالش‌ها و پیشرفت در زندگی را فراهم می‌کند.
  2. چگونه می‌توان امید را افزایش داد؟
    • ارتقاء اعتقاد به توانایی‌ها و استعدادهای شخصی.
    • تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی.
    • حفظ ارتباطات مثبت با دیگران.
    • تجربه موفقیت‌های کوچک را تحت‌الشعاع قرار داد.
    • اجتناب از منفی‌نگری و تمرکز بر افکار و افعال سازنده.
  3. چه نقشی در تربیت اطفال امید ایفا می‌کند؟
    • ایجاد محیط حمایت‌آمیز.
    • تشویق به اهداف کوچک.
    • ارائه مدل‌های الهام‌بخش.
    • حفظ حس امنیت و پذیرش احساسات کودکان.
  4. چگونه امید می‌تواند در مدیریت افترا و نزولات زندگی کمک کند؟
    • امید به عنوان منبع انگیزه در مواجهه با چالش‌ها عمل می‌کند.
    • امکان دارد افراد را به ایستادگی و شجاعت در مقابل مشکلات تشویق کند.
    • امید به عنوان راهنمایی برای یادگیری از تجربیات منفی عمل کند.
  5. چگونه امید می‌تواند در پیشرفت شخصی و حرفه‌ای موثر باشد؟
    • امید با ایجاد انگیزه برای پیشرفت و بهبود مهارت‌ها کمک می‌کند.
    • این احساس می‌تواند در مواجهه با چالش‌های حرفه‌ای افراد تاثیرگذار باشد.
  6. چگونه امید می‌تواند در ارتقاء ارتباطات انسانی نقش داشته باشد؟
    • اشتراک امید و تحمل مشکلات با دیگران، ارتباطات را قوی‌تر کرده و احساس ارتباط و انس با دیگران را افزایش می‌دهد.
  7. چگونه می‌توان امید را در شرایط سخت حفظ کرد؟
    • اعتماد به تجربه‌های موفقیت‌های گذشته و قدرت تحمل افراز و نزولات.
    • حفظ ارتباط با افراد مثبت و حمایت از یکدیگر.

نتیجه گیری:

امید یک نیروی قوی در زندگی است که انسان را به سوی اهداف و موفقیت هدایت می‌کند. این احساس، انگیزه و انرژی لازم برای مواجهه با چالش‌ها و تحقق آرزوها فراهم می‌کند. حفظ امید به عنوان یک منبع انگیزشی و ایجاد افکار و اعمال مثبت، زندگی را به سمت بهترین حالت ممکن هدایت می‌کند. این احساس نه تنها برای فردی مفرح و مثبت اهمیت دارد بلکه در تربیت کودکان، مدیریت افترا، پیشرفت شخصی و حرفه‌ای، ارتباطات انسانی و حتی در مقابله با چالش‌ها و ناامیدی‌ها نقش بسزایی ایفا می‌کند. بنابراین، ارتقاء امید و حفظ آن، یکی از کلیدهای زندگی موفق و رضایت‌بخش است.

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم