نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم
- مقدمه:
- پیش از ازدواج
- بعد از ازدواج
- 1.پیش از تولد فرزند:
- 2.بعد از تولد:
- الف)رفتار والدین به عنوان الگو :
- نمونه هایی از آیات قرآنی:
- ب)دعوت فرزندان به احکام الهی در طول عمر:
- ج)وصیت به فرزندان به احکام الهی در هنگام مرگ:
- سوالات متداول:
- چگونه میتوان ارزشهای دینی را به کودکان انتقال داد؟
- چگونه میتوان ارزش تقویت اخلاقی از طریق خانواده و قرآن را پیاده کرد؟
- چگونه میتوان اطمینان از پیروی کودکان از ارزشهای دینی داشت؟
- چگونه با موانع مدرنیته در انتقال ارزشهای دینی به کودکان مقابله کنیم؟
- چگونه میتوانیم در خانواده فضایی مذهبی و محیطی پر از محبت ایجاد کنیم؟
- چگونه میتوانیم کودکان را به مشارکت فعال در فعالیتهای دینی تشویق کنیم؟
- نتیجه گیری:
مقدمه:
تربیت، مهمترین عامل در شکلگیری شخصیت و هویت افراد است. برای داشتن تربیتی سالم، توجه به محتوا و مربی امری حیاتی است. از این رو، توجه به ارزشهای استخراجشده به عنوان محتوا، از منابع معتبر مانند قرآن، راه را برای رسیدن به این هدف سهلتر میکند. از سوی دیگر، خانواده به عنوان اولین و مهمترین مربیان برای انتقال این ارزشها شناخته میشود؛ زیرا هر فرد بیشترین و بهترین زمان آموزش خود را در آنجا سپری میکند. قرآن هم به عنوان کتاب هدایت، تأکید دارد. به همین دلیل، این نوشتار با هدف بررسی نقش خانواده در انتقال ارزشها از منظر قرآن، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شدهاند.
مطالب لازم با مراجعه به منبع اصلی، یعنی قرآن، جمعآوری شده و سپس با توجه به تفاسیر و کتب مربوطه، تحلیل شدهاند. به نظر میرسد که خانواده به عنوان اساسیترین عامل تربیت، با بهرهگیری از دستورات قرآن و عملیاتی کردن آنها در همه مراحل زندگی، میتواند گامهای مؤثری در رسیدن به خانواده اسلامی و تحکیم بنیان خانواده برداشت کند. به یقین، تعلیم و تربیت به عنوان ارزشمندترین و مهمترین وظیفه انسان محسوب میشود. بزرگترین و ارجمندترین انسانها، یعنی پیامبران و جانشینان آنان، در این مسیر مبعوث شدهاند و همواره در جستوجوی سعادت و برکت بشر در این عرصه بودهاند (باهنر، ۱۳۸۸، ص ۱۳). دغدغه تعلیم و تربیت و عوامل مؤثر در آن، همواره جزء اولویتهای انسان بوده است؛ زیرا آگاهی از عوامل تربیت و بررسی تأثیر هر یک از این عوامل، دستاندرکاران امر تربیت را یاری میدهد.
برنامهریزی نموده و در فرآیند تربیت برای هر کدام جایگاه ویژهای قرار گیرند. تعلیم و تربیت با امور زیادی سروکار دارد؛ اموری مانند روشهای تربیت، محتوای تربیتی، منابع تربیتی و… ارزشها مهمترین محتوا و برنامه نظام تعلیم و تربیت را شکل میدهند. مهمترین نهاد تربیتی، یعنی خانواده، با آنها رابطه مستقیم دارد و به طور قطع از آنها متأثر است. به قول دونالد باتلر، تربیت بیش از هر نهاد دیگر با ارزشها سروکار دارد و هیچ نهاد دیگری به اندازه این نهاد به دنبال تحقق ارزشها نیست. محتوای آموزش و پرورش را میتوان مجموعهای از ارزشها تعریف کرد (رستمی نسب، ۱۳۸۸، ص ۲۵). از این رو، توجه به بحث ارزشها و عوامل مرتبط با آن، مثل عوامل مؤثر در کسب و انتقال ارزشها، ضروری و حائز اهمیت است. البته شناخت نسبت به ارزشها و عوامل مرتبط با آن، باید با استفاده از منابعی موثق و معتبر صورت گیرد. بهترین و معتبرترین این منابع، قرآن کریم است که کالم وحی است و خالی از هرگونه تحریف میباشد. خداوند در قرآن میفرماید: “فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ اآلخِرِ ذَلِک خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیالً” (نساء: ۵۹)؛ هرگاه در چیزی نزاع کردید، آن را به کتاب خدا و سنت پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این برای شما بهترین و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
تحقیق حاضر از سه جهت حائز اهمیت است:
- مرتبط بودن مبحث ارزشها با تربیت: ارزشها در هر جامعهای، اعتقاد یا فلسفه کلی آن جامعه را به دست میدهد. این ارزشها به جهتدهی رفتار افراد و داوریها در جهت گیریهای آنان در ارتباط با امور میپردازد (خلیفه، ۱۳۷۸، ص ۵). این همان چیزی است که تربیت به دنبال آن است. تربیت میخواهد باورها و اعتقادات متربیان را جهت دهد تا گفتار و رفتار آنها در جهت رسیدن به اهداف تربیتی، شکل گیرد.
- اهمیت و نقش قرآن کریم در تربیت: شناخت ارزشها و متولیان امر تربیت، از نگاه قرآن، به دلیل اعتبار و موثق بودن آن، ضرورت این تحقیق را دو چندان میکند. قرآن بهترین منبعی است که میتوان از طریق آن ارزشها را جست و با توجه به آنها به تربیت افراد پرداخت.
- اهمیت و جایگاه خانواده: از آنجا که یکی از اهداف تشکیل خانواده، کمک به اصلاح فرد و جامعه است و جامعه با وجود افراد صالح و متعهد پابرجاست، پس برای رسیدن به جامعه سالم و صالح باید از خانواده و در نتیجه، از تربیت فرزند شروع شود. ارکان اصلی خانواده، یعنی پدر و مادر، نقش مهمی در تربیت دارند (شهیری، ۱۳۹۱، ص ۳۶). اختصاص حداقل ۱۵۰ آیه نورانی در قرآن کریم و احادیث متعدد در این باره، نشان از تأکید دین مبین اسلام بر این نهاد مقدس دارد. این جایگاه مهم و اثرگذار خانواده است که در دنیای امروز، استکبار جهانی و صهیونیسم را بر آن داشته است تا از طریق گمراهی، فساد و انحلال خانواده، نقشههای خود را عملی کنند (اسلاملو و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۶). ارزشها و عمل به آنها را در افراد تضعیف نمایند تا انسانها را از رسیدن به آرمان زیبای خانواده قرآنی، که نوید بخش فضایی توأم با آرامش، پرتالش و سرشار از امید است، دور کنند.
اهداف
این مقاله با موضوع “بررسی نقش خانواده در انتقال ارزشها از منظر قرآن کریم” با استناد به اهمیت ارزشها در تربیت، نقش قرآن کریم در این فرآیند، و اهمیت حیاتی خانواده در این زمینه، ارزشمند است. این تحقیق به طور جامع به بررسی نقش خانواده در انتقال ارزشها از زاویه قرآن کریم میپردازد و از دیدگاههای متعدد به این موضوع نگاه میکند.
مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده در این مقاله به دلیل وضوح و تکرار در کتب مختلف، بدون توضیح اضافی آورده شدهاند. همچنین، در انتهای متن به تعدادی از تحقیقات و مقالات مرتبط با نقش خانواده در تربیت اشاره شده است.
مطالب این مقاله از طریق نگاه به آیات قرآن کریم و مفاهیم موجود در آن به موضوع پرداختهاند. برای اطمینان از معتبر بودن و اهمیت این تحقیق، مؤلف به ذکر این نکته پرداخته که قرآن کریم به عنوان منبعی موثق و کلام الهی، نقش بسیار مهمی در ارائه ارزشها و تعلیمات تربیتی دارد.
استفاده از تحقیقات و مقالات موجود در حوزه تربیت و نقش خانواده اشاره به مسائلی چون ارثبری و محیطی محل زندگی کودکان در تربیت ارزشها دارد. این تحقیق، جایگاه خانواده را بهعنوان یکی از اساسیترین پایههای نظام تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن کریم برجسته میکند.
نکته مهم دیگری که در تحقیق آمده، عدم یافتن تاکید مستقیم در آیات قرآنی در مورد نقش خانواده در انتقال ارزشها بوده و این جهت نیازمند توسعه پژوهشها و تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
سوالات مهم
این سؤالات جهت رسیدن به اهداف تحقیق بسیار مهم و کلیدی هستند. بررسی جایگاه خانواده در قرآن، به عنوان اصلیترین نهاد تربیتی، میتواند به درک عمقی از نقش و اهمیت آن در انتقال ارزشها کمک کند. همچنین، بررسی توصیههای قرآن در زمینه تربیت فرزندان، از قبل و بعد از ازدواج و تولد، میتواند به والدین راهنمایی کند.
۱. جایگاه خانواده در قرآن چیست؟
- این سؤال به بررسی آیات قرآن مرتبط با خانواده میپردازد و نقش آن را در ارزشها و تربیت مورد بررسی قرار میدهد.
۲. توصیههای قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبل و بعد از ازدواج چیست؟
- این سؤال به مطالعه توصیهها و اصول قرآنی مرتبط با تربیت کودکان قبل از ازدواج (آمادگی ذهنی و اخلاقی) و بعد از ازدواج (نقش والدین در تربیت) میپردازد.
۳. توصیههای قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبل و بعد از تولد چیست؟
- این سؤال به بررسی آیات قرآن مرتبط با مراحل مختلف تربیت کودکان، از جمله تولد و دوران شیرخوارگی، میپردازد.
این سؤالات میتوانند به تفکر عمیقتر در زمینه نقش خانواده در انتقال ارزشها کمک کرده و تحقیق را به سمت پاسخگویی به چالشهای مطرح شده هدایت کنند.
نقش خانواده در انتقال ارزش ها
نقش خانواده در انتقال ارزشها بسیار حیاتی و تأثیرگذار است. از طریق تربیت در خانواده، افراد با اصول و ارزشهایی آشنا میشوند که در زندگی خود به آنها عمل میکنند. خانواده به عنوان یک محیط مقدس و پایگاه تربیت، از دیدگاه دین مبین اسلام، جایگاه بلندی دارد.
در این سیاق، آیات قرآن بیانگر جایگاه و اهمیت خانواده هستند. به عنوان مثال، در آیهی ۵۸ سوره اعراف خداوند درباره زمین خوب و پاک میفرماید که نباتات آن به فرمان او رشد میکنند. این آیه به خوبی مفهوم میدهد که اگر خانواده، به عنوان محیط پاک و موازین اخلاقی، به تربیت کودکان مشغول باشد، نتیجهاش چون نباتات پاک و ثمربخش خواهد بود.
همچنین، آیهی ۶ سوره تحریم از مؤمنان میخواهد که خود و خانوادهشان را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها هستند نگه دارند. این آیه نشاندهنده مسئولیت وظیفه مؤمنان در حفظ اعتقادات و ارزشهای دینی در خانوادهشان است.
بررسی داستان مریم علیهاالسلام هم به ما نشان میدهد که خانواده نقش بسیار مهمی در شکلدهی به شخصیت و ارزشهای فرزندان دارد. مریم علیهاالسلام که از خانواده پاک و پرهیزگاری به دنیا آمد، در دوران کودکی به دلیل پرورش صحیح و تربیت نیکوتر از دیگران برخوردار بود.
از این رو، تأکید بر توصیههای قرآن در مورد تربیت صحیح فرزندان، قبل و بعد از ازدواج، نشاندهنده اهمیت این نهاد در انتقال ارزشهاست. آیات قرآن نه تنها به والدین بلکه به همه افراد خانواده دستورالعملها و راهنماییهایی را ارائه میدهند تا این انتقال ارزشها به بهترین شکل انجام شود.
پیش از ازدواج
1.خودسازی و اصلاح زن و مرد:
ممکن است این سؤال برای بسیاری از افراد پیش بیاید که تربیت فرزند از چه زمانی آغاز میشود و والدین از چه موقعی باید خود را برای تربیت او آماده کنند و مقدمات لازم را فراهم کنند؟ آیا تربیت از آغاز سن بلوغ شروع میشود یا از دوران نوجوانی؟ آیا از دوران کودکی شروع میشود یا از دوران نوزادی؟ آیا در دوران بارداری شروع میشود یا در حین انعقاد نطفه؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: تربیت فرزند سالها پیش از تولد فرزند آغاز میشود؛ به این معنا که کلیه رفتارهای پدر و مادر و حتی پدربزرگها و مادربزرگها در تربیت فرزند و روحیات فرزند تأثیرگذار است و هر کدام از اتفاقات و رویدادهای قبل از تولد فرزند که در زندگی پدر و مادر رخ میدهد میتواند در تربیت فرزند مؤثر باشد. بنابراین، اگر کسی میخواهد صاحب فرزند سالم و صالح شود، باید سالها قبل از ازدواج نیز اعمال و رفتارهای خود را کنترل کند.
در زیارات وارده برای اهل بیت علیهم السلام، میخوانیم: “أشهَدُ أنَّکم کنتُم فی الصَّالِبِ الشَّامِخه وَ الأرْحَامِ المُطَهَّرَة”، که به معنای “شهادت میدهم که شما در صلبهای پاک و ارحام پاک و عالی برخاستهاید”. این عبارت نشاندهنده این است که اهل بیت علیهم السلام در طول نسلهای قبل از خود دارای پدران و مادران پاک و بیعیب از شرک بودهاند. این مطلب تأییدکننده بحثهای پیشین است که تربیت فرزند متأثر از رفتارهای آبا و اجداد نیز هست و این همان امری است که از آن به قانون وراثت تعبیر میشود. اسلام نیز برای همین قانون وراثت و برای تربیت الأولاد شالودههای مشخصی گذاشته است؛ یعنی برای مقدمه تربیت و قبل از انعقاد نطفه دستورهایی دادهاست.
بنابراین، زن و مرد قبل از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت تربیت انسانی دیگر، باید به تربیت خود بپردازند و به عنوان دو انسان، در اصلاح و تزکیه خود کوشا باشند تا بعد از قرارگرفتن در کنار هم، نقش خود را در قبال فرزندان خود به خوبی ایفا کنند. انسان مسلمان در مرحله نخست، مسئول اصلاح خود است و در وهله دوم، مسئول اصلاح دیگران؛ چراکه تا فرد خود را اصلاح نکند، نمیتواند در اصلاح دیگران به طور حقیقی موفق باشد. خداوند متعال هم در قرآن کریم میفرماید: “یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُم أَنفُسَکُم”؛ یعنی “ای کسانی که ایمان آوردهاید، مراقب خود باشید”. همچنین میفرماید: “أَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِّرِ وَ تَنسَونَ أَنفُسَکُم”؛ یعنی “آیا مردم را به نیکویی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید؟” این دو آیه، اهمیت توجه به نفس و اصلاح آن را میرساند. انسان در تزکیه خود باید به عواملی همچون رزق حلال، محیط سالم، الگو و سرپرستی مناسب و نیکو توجه داشته باشد.
در قرآن کریم در مورد نحوه تربیت حضرت مریم علیهاالسلام آمده است: “فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنبَتَها نَباتا حَسَنا وَ کفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیَّا المِحْرابَ وَجَدَعِندَها رِزقا قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هذا قالَت هُوَ مِن عِندِاللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ”؛ یعنی “پس پروردگارش او را با قبول خوب پذیرفت و او را نباتی خوب پرورش داد و زکریا او را تربیت کرد؛ هرگاه زکریا به محراب نزد مریم میشد، نزد او روزی مییافت و میگفت: ‘ای مریم! این از کجا برایت آمده؟’ مریم میگفت: ‘این از طرف خداست که خدا هر که را بخواهد بیحساب روزی میدهد'” (آل عمران: 37). در این آیه، عوامل پرورش و تربیت حضرت مریم علیهاالسلام بیان شده است؛ کسی که قرار است روزی مادر پیامبری از پیامبران اولوالعزم، یعنی حضرت عیسی علیه السلام، گردد. در تفسیر آیه مزبور آمده است: عوامل مؤثر در تربیت عبارتند از: روح پاک مادر (“فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَن”)، جسم سالم (“وَ أَنبَتَها نَباتا حَسَنا”)، تعلیم و تربیت الهی (“وَ کفَّلَها زَکَرِیَّا”)، تغذیه پاک (“وَجَدَ عِندَها رِزقا”) (قرائتی، 1386، ج. 2، ص. 53). ازاین رو، مادری همچون مریم، که محیط تربیتی فرزندش مسجد است و سرپرستی همچون زکریا پیامبر دارد و با تغذیه ای بهشتی رشد میکند، مسلماً فرزندی همچون عیسی علیه السلام پا به عرصه وجود میگذارد.
با توجه به مطالب فوق، میتوان گفت: خودسازی زن و مرد و توجه به عوامل مزبور، حتی قبل از ازدواج، حائز اهمیت فراوانی است؛ چراکه این عوامل در تربیت آینده فرزند نقش دارد. بنابراین، توجه به تک تک عوامل مؤثر بر تربیت، در دوران قبل از ازدواج ضروری است؛ زیرا زمینهساز تربیت نسل آینده میشود.
2.انتخاب همسر مناسب :
انتخاب همسر مناسب و هم شأن واقعاً اهمیت زیادی دارد. این امر نقش بسزایی در تربیت فرزندان و ساختار خانواده ایمانی دارد. همسران با هم شأن، همچون دو نقطه مثبت که با هم ادغام شدهاند، میتوانند خانواده سالم و پویا ایجاد کنند.
از نظر قرآن، توجه به ایمان و پاکدامنی در انتخاب همسر تأکید شده است. این امر نه تنها به خود افراد بلکه به تربیت نسل آینده نیز اثر گذار است. آموزههای دینی، به ما یادآوری میکنند که هماهنگی اعتقادات و اخلاق در زندگی زناشویی اساسی است.
آیه آموزنده از سوره بقره، اهمیت انتخاب همسر مؤمن را به خوبی بیان میکند. این آیه نشان میدهد که ازدواج با کسانی که ایمان ندارند، ممنوع است. این ممنوعیت به دلیل تأثیر منفی این انتخاب بر تربیت فرزندان و ایجاد یک خانواده مذهبی و پاکدامنی است.
آموزههای اهل بیت نیز تأکید دارند که انتخاب همسر باید بر اساس پاکدامنی و اخلاق باشد. امام صادق علیهالسلام و امیرالمؤمنین علیهالسلام به اهمیت انتخاب همسران پاکدامن و نیکوکار اشاره کردهاند.
با توجه به این نکات، میتوان گفت که انتخاب همسر به عنوان همراه در مسیر زندگی، یک تصمیم حیاتی است. این تصمیم نه تنها بر افراز و نزولهای زندگی زناشویی تأثیر میگذارد بلکه بر تربیت نسل و ایجاد یک فرهنگ خانوادگی قوی نیز تأثیرگذار است.
بعد از ازدواج
1.پیش از تولد فرزند:
پیش از تولد فرزند، مراقبت از خود و تقویت خودسازی و اصلاح اخلاقی زن و مرد اهمیت زیادی دارد. این پروسه نه تنها از زمان ازدواج شروع نمیشود بلکه سالها قبل از تولد فرزند؛ چرا که رفتارها و انگیزههای والدین تأثیرگذار بر تربیت فرزندان است. این تربیت، حتی پیش از تولد فرزند، از زندگی و اختیارات پدر و مادر، بلکه از رفتارها و انگیزههای پدربزرگ و مادربزرگ نیز متأثر میشود.
در این راستا، اهمیت خودسازی و تزکیه خود را قبل از ازدواج تأکید کردهام. اما این پروسه باید به صورت مداوم ادامه یابد تا زمانی که زوجین برای تربیت فرزندان آماده شوند. آیا ازدواج از ابتدای سن بلوغ شروع میشود یا از دوران نوجوانی؟ آیا ازدواج از دوران کودکی یا حتی در دوران بارداری شروع میشود؟ این سؤالات نشاندهنده این است که تربیت یک فرزند از زمانهای قبل از تولد آغاز میشود.
با توجه به اهمیت این موضوعات، خودسازی و اصلاح زن و مرد، حتی در دوران قبل از ازدواج و پذیرش مسئولیت تربیت، ضروری است. این به معنای کنترل رفتارها و اعمال، حتی قبل از ازدواج، به منظور ارتقاء اخلاق و اصلاح شخصیت برای آمادهسازی بهتر برای تربیت فرزندان است.
آیات مرتبط با تزکیه خود از طریق اهل بیت علیهم السلام و اشاره به پاکیزگی اخلاقی آنها، نشاندهنده این است که تربیت فرزند از طریق رفتارهای والدین و آبا و اجداد تأثیرپذیر است. به همین دلیل، از اهمیت رعایت اصول و تقویت اخلاقی و معنوی در تربیت فرزندان قبل از تولد آنها سخن گفته شده است.
تربیت از آغاز سن بلوغ شروع نمیشود بلکه سالها پیش از تولد فرزند آغاز میشود؛ به این معنا که رفتارها و اعمال والدین در تربیت فرزند و روحیات فرزند تأثیرگذار است. از اتفاقات و رویدادهای قبل از تولد فرزند که در زندگی پدر و مادر رخ میدهد، میتواند در تربیت فرزند مؤثر باشد. بنابراین، اگر کسی میخواهد صاحب فرزند سالم و صالح شود، باید سالها قبل از ازدواج نیز به کنترل اعمال و رفتارهای خود بپردازد.
در زیارات و دعاهای اهل بیت علیهم السلام، به پاکیزگی و اصالت اجداد آنها اشاره شده است. این نکته تأییدکننده بحثهای قبلی است که تربیت فرزند تأثیرگذار از رفتارهای آبا و اجداد نیز دارد و این مسئله از طریق قانون وراثت تعبیر میش
ود. از این رو، پاکیزگی اخلاق و اصلاح رفتارها والدین از دوران قبل از ازدواج بسیار مهم است.
در نهایت، مرحلهی پیش از تولد فرزند نیز باید با دعا و التماس از خداوند متعال همراه باشد. این دعاها نه تنها برای به دنیا آمدن فرزندان صالح بلکه برای تربیت صحیح و مؤثر آنها نیز موثر هستند. از آنجایی که همه توفیقات و نعمتها از طریق خداوند متعال است، این دعاها نقش مهمی در تأمین توفیقات لازم برای تربیت فرزندان صالح ایفا میکنند.
2.بعد از تولد:
الف)رفتار والدین به عنوان الگو :
همانطور که اشاره شد، پس از تولد فرزند، نقش والدین به عنوان الگو بسیار اهمیتآمیزتر و سنگینتر میشود. فرزند از پدر و مادر خود الگو میگیرد و از آنها پیروی میکند. ارزشها و اخلاقیات در رفتار و گفتار والدین نقش مهمی ایفا میکنند و کودک از آنها سرمشق میگیرد. این موضوع در دین اسلام نیز تأکید شده و به والدین دستورالعملهایی در انتخاب رفتارهای مناسب داده شده است.
پدر و مادر اولین سرمشق والگو برای رفتار کودکان هستند. به عنوان مؤمنان، والدین باید به ارزشها و اخلاقیات دینی اهمیت دهند تا کودکان نیز از این ارزشها پیروی کنند. اسلام به والدین تأکید میکند که باید الگویی صحیح برای فرزندان خود باشند.
مثالهای ذکر شده از داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام و داستان دو دوست در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله نشان میدهند که تأثیر محیط و دوستان بر روی افراد بسیار قابل توجه است. بنابراین، والدین نه تنها باید به رفتار خود توجه داشته باشند بلکه باید دقت داشته باشند که محیط و دوستان فرزندان نیز ارزشهای مثبت را ترویج کنند.
در نهایت، نکتهای که برجسته شد این است که تأثیر والدین تنها در دوران اولیه تربیت فرزندان نیست، بلکه تا هنگام رشد آنها ادامه دارد. بنابراین، پیشنهاد میشود که والدین به مداومت در اصلاح و بهبود رفتارها و ارزشها توجه کنند تا تأثیر مثبتی بر روی تربیت فرزندانشان داشته باشند.
نمونه هایی از آیات قرآنی:
- آیه 21 سوره بقره:
- “يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ”
- معنی: ای مردم! پرستش پروردگاری که شما و آنها را آفریده است و کسانی که پیش از شما بودهاند، تا شما از گناهان دوری کنید.
- آیه 104 سوره مائده:
- “وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ”
- معنی: و هنگامی که به آنها گفته میشود: به آنچه خدا نازل کرده و به پیامبر بیاوفرین، میگویند: آنچه را از پدرانمان یافتیم به ما کفایت میدهد. حتی اگر شیطان ایشان را به عذاب آتش فراخواند، ایشان نیز او را بجز خداوند خود پناهنده نخواهند یافت.
- آیه 118 سوره آل عمران:
- “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ”
- معنی: ای کسانی که ایمان آوردهاید، دوستانی از غیر شما را دوست نگیرید. آنها بر شما خسارتی نمیآورند مگر آنکه چیزی از شما به دست آورید. قطعاً دشمنی آشکار از زبان آنها آشکار شده است و آنچه در دلهایشان پنهان است، بزرگتر است. ما برای شما آیاتی روشن کردیم اگر بفهمید.
- آیه 127 سوره بقره:
- “وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ”
- معنی: هنگامی که ابراهیم پایههای بیتالله را بالا میبرد و اسماعیل (فرزندش) همراه او است، از پروردگار خود التماس میکنند: پروردگارا! از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانا هستی.
- آیه 120 سوره طه:
- “وَإِذَا سَخِرَ مِنكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ صَرُّوكَ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتَسْتَخْلِصَهُمْ وَلِتَجْعَلَنَّهُمْ آيَةً فِي النَّاسِ وَتَعْلَمَهُمْ مَّا لَا يَعْلَمُونَ”
- معنی: و هنگامی که کافران از تو استهزا میکنند، ایشان تو را تنها به منظور رحمتی از سوی پروردگارت میسخرانند. تا تو آنها را از دین منحرف کنی و آنها را نمونهای برای مردم قرار دهی و آنچه را نمیدانند به آنها آموزش دهی.
ب)دعوت فرزندان به احکام الهی در طول عمر:
والدین، علاوه بر ترویج ارزشها به صورت عملی، باید به صورت زبانی و گفتاری هم، به این کار مبادرت ورزند. حضرت اسماعیل علیه السلام فرزندان خود را امر به نماز و زکات میکردند: “وَ كَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ” (سوره مریم، آیه 55). او همواره خانواده خود را به نماز و زکات دعوت میکرد. در تفسیر این آیه آمده است: نخستین مرحله برای تبلیغ رسالت، شروع از خانواده خود است، که از همه به انسان نزدیکتر میباشند؛ به همین دلیل، پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله نیز نخست دعوت خود را از خدیجه همسر گرامیاش و علی علیه السلام پسر عمویش شروع کرد و سپس طبق فرمان “وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ”، به بستگان نزدیکش پرداخت (مکارم شیرازی، ج 13، ص 96). این آیات نیز به همین مطلب اشاره دارند: “وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ” (سوره طه، آیه 132)؛ و “بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُر بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ” (سوره لقمان، آیه 17)؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصائبی که به تو میرسد با استقامت و شکیبا باش، که این از کارهای مهم و اساسی است.
ج)وصیت به فرزندان به احکام الهی در هنگام مرگ:
پیامبران بزرگ الهی، حتی در پایان عمر خود، از ترویج و اشاعه وتوجه نمودن به ارزشهای بنیادین دست نمیکشیدند. ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند. هرکدام به فرزندان خویش گفتند: “فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز به آیین اسلام نمیرید.”
از این نمونه وصیتها در سیره معصومان علیهمالسلام نیز دیده میشود. برای نمونه، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در سفارشی به حسنین علیهماالسلام بعد از ضربهخوردن اینگونه میفرمایند: “شما را به ترس از خدا سفارش میکنم، به دنیاپرستی روی نیاورید، حق را بگویید و برای پاداش الهی عمل کنید. شما را و تمام فرزندان و خاندانم را و کسانی را که این وصیت به آنها میرسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگی، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم.”
خلاصه اینکه میتوان گفت: خانواده به عنوان اولین مکانی که انسان در آن پا میگذارد و رشد مییابد، نقش فوقالعاده مهمی در انتقال ارزشها و به تبع آن، تربیت دارد؛ از این رو، توجه به تشکیل خانوادههای پاک و سالم و پیرو ارزشهای قرآنی اهمیت فراوان دارد.
سوالات متداول:
چگونه میتوان ارزشهای دینی را به کودکان انتقال داد؟
- مشارکت فعال در فعالیتهای دینی مثل نماز و خواندن قرآن:
- تشویق به شرکت فعال در عبادات مذهبی به صورت روزانه.
- ایجاد فضایی مساعد برای اجرای نماز و مطالعه قرآن.
- استفاده از داستانها و قصههای مذهبی برای جذب توجه کودکان:
- تعریف از داستانهای جذاب و آموزنده از تاریخ اسلام.
- برگزاری جلسات شنیدن داستان با حضور خانواده.
- چطور میشه ارتباط فرزندان با قرآن رو تقویت کرد؟
- برگزاری جلسات مطالعه قرآن خانوادگی.
- توضیح قرآن به زبان ساده و تشویق به بحث و گفتگو درباره مطالب آن.
چگونه میتوان ارزش تقویت اخلاقی از طریق خانواده و قرآن را پیاده کرد؟
- تدریس اخلاقیات قرآنی و نشان دادن نمونههای عملی در زندگی روزمره:
- آشنایی با آموزههای اخلاقی قرآن و تدریس به کودکان.
- نشان دادن نمونههای عملی از اخلاق قرآنی در رفتارهای روزانه.
- تشویق به انجام اعمال خیر و کمک به نیازمندان:
- برگزاری فعالیتهای خیریه خانوادگی.
- آموزش اهمیت کمک به دیگران و انجام اعمال خیر در جامعه.
چگونه میتوان اطمینان از پیروی کودکان از ارزشهای دینی داشت؟
- ایجاد ارتباط صمیمانه با کودکان برای درک بهتر از تجربیات و باورهایشان:
- گفتوگو با کودکان در مورد احساسات، سوالات و اطمیناناتشان.
- به ایشان اطمینان دادن از حضور و حمایت پایدار والدین.
- تشویق به سوال کردن و بحث کردن درباره مسائل دینی:
- فراهم کردن فضای آزاد برای بحث و گفتگو در خانواده.
- تشویق به پرسش سوالات و ارائه پاسخهای صادقانه.
چگونه با موانع مدرنیته در انتقال ارزشهای دینی به کودکان مقابله کنیم؟
- تلفیق ارزشهای دینی با مسائل مدرن و نشان دادن ارتباط میان آنها:
- نشان دادن اهمیت ارتباط مسائل مدرن با ارزشهای دینی.
- توضیح نحوه تلفیق مسائل مدرن با اصول دینی.
- استفاده از فناوری به عنوان ابزاری برای آموزش ارزشهای دینی:
- استفاده از برنامهها و بازیهای مذهبی در دنیای دیجیتال.
- کنترل محتوای مصرفی دیجیتال کودکان و ارتقاء آگاهی آنها از مسائل دینی.
چگونه میتوانیم در خانواده فضایی مذهبی و محیطی پر از محبت ایجاد کنیم؟
- تعیین اوقات خاص برای فعالیتهای دینی مشترک:
- تعیین اوقات نماز و فعالیتهای دینی گروهی.
- ایجاد روزهای خاص برای جشنها و جلسات دینی خانوادگی.
- اظهار محبت و احترام به یکدیگر و ایجاد فضای با احترام و مساوات:
- آموزش مفاهیم محبت و احترام به دیگران.
- ایجاد محیطی که از احترام به نظرات و افکار اعضای خانواده حمایت کند.
چگونه میتوانیم کودکان را به مشارکت فعال در فعالیتهای دینی تشویق کنیم؟
- انجام فعالیتهای خلاقانه مذهبی:
- برگزاری جلسات هنری مرتبط با مسائل دینی.
- ایجاد فضایی خلاق برای انجام فعالیتهای مذهبی متنوع.
- برگزاری جلسات جذاب با بازیها و مسابقات مذهبی:
- برگزاری مسابقات مذهبی با جوایز جذاب.
- انجام بازیها و فعالیتهای مذهبی گروهی.
نتیجه گیری:
تعلیم و تربیت و عوامل مرتبط به آن، یکی از مهمترین دغدغههای هر فرد و جامعهای است. از جمله عناصر مهم در نظام تعلیم و تربیت، محتوا و مربی است. انتخاب محتوای صحیح و مناسب برای تربیت، و همچنین توجه به مربیان و الگوهای تربیتی، از جمله مواردی است که مورد توجه هر مکتب تربیتی است. کتاب مقدس قرآن به عنوان معتبرترین منبع تربیتی و هدایتی مکتب اسلام، به دو بعد محتوا و مربی توجه فراوان نموده است. از منظر قرآن کریم، محیط خانواده به عنوان اساسیترین و مهمترین محیط تربیتی قلمداد میشود که والدین نقش بسیار مؤثری در این زمینه ایفا میکنند. از این رو، توصیههای قرآن به زن و مرد شامل تمامی مراحل زندگی آنها، چه قبل از ازدواج و در انتخاب همسری شایسته و متقی، و چه بعد از ازدواج، برای تهذیب و تزکیه خود و همچنین توجه به نقش الگویی والدین برای فرزندان میشود. بنابراین، میتوان گفت: قرآن در راستای رسیدن به تربیت صحیح و داشتن خانواده و در نتیجه، جامعهای اسلامی و پایبند به ارزشهای صحیح، پیش از هر چیز توصیه به خودسازی خود والدین دارد؛ چراکه خانواده ای میتواند در تعلیم ارزشها و اخلاق حسنه تأثیر بسزایی داشته باشد که خود معتقد و عامل به آن ارزشها باشد. قرآن کریم، سپس توصیه به ساختن محیطی سالم برای پرورش فرزندانی صالح میکند، از این رو، وظیفه والدین بعد از به دنیا آمدن فرزندان سنگینتر میشود؛ زیرا والدین نقش الگو و مراد را برای فرزندان خود بازی میکنند. و در همین زمینه است که توصیههای قرآنی جدیتر و عملیتر میشود؛ از این رو، هم باید خود عامل به ارزشها باشند و هم فرزندانشان را ترغیب و تشویق و در مواردی امر به احیای ارزشها کنند. این امر، هم شامل زمان حیات میشود و هم ممات، که به صورت وصیت و سفارش اکید، نمود پیدا میکند.