آثار فردی و اجتماعی حجاب و نقش آن در امنیت اجتماعی زنان

مقدمه:

لزوم پوشیدگی و به اصطالح حجاب زن در برابر مرد بیگانه یکی از احکام بدیهی در اسلام است و در قرآن کریم مکرر روی آن تاکید شده است. از مسائل مهمی که در این باب مطرح است، این است که آثار فردی و اجتماعی عفاف و حجاب چه نقشی در تامین امنیت اجتماعی زنان دارد؟

آیا احکام پوشش از مختصات اجتماعی است، یعنی ضرر و زیان آن مربوط به جامعه است یا عالوه بر آثار اجتماعی، آثار فردی نیز دارد که پیامدهای سوء ناشی از بدحجابی در وهله اول متوجه خود زن می‌گردد و بعد به جامعه برمی‌گردد. این مسائلی است که در این نوشتار مورد بررسی قرار می‌گیرد و لذا آن را در دو حیطه آثار فردی و اجتماعی آورده‌ایم و برای مخاطب این مطلب روشن خواهد شد که عفاف و حجاب با امنیت اجتماعی زنان رابطه مستقیمی دارد.

پوشش و حجاب، نشانه‌ای از آفرینش الهی است که فلسفۀ وجودی آن به حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و رشد و کمال آنها تا مراتب عالی انسانیت می‌پردازد. در قوانین ربانی شرایع الهی، مسألۀ حجاب و پوشش به عنوان یکی از قوانین اساسی معرفی شده است. خالق بشر، که به تمامی اسرار آفرینش عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان‌ها را به خصوص زنان را در پوشش، عفاف و حجاب می‌بیند.

آیات نورانی قرآن کریم این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیرۀ قرآنی معصومین(ع)، به ویژه سیرۀ معصومۀ فاطمۀ زهرا(ع)، آن را به بهترین شکل به منصۀ ظهور و اجرا در صحنۀ زندگی رسانده‌اند.

این مقاله، پوشش را به عنوان خواستۀ فطری و عقالنی انسان مورد توجه قرار داده و سپس معنای لغوی و اصطالحی حجاب و بررسی تاریخی عفاف و حجاب و اهمیت آن در قرآن کریم و روایات مطرح گردیده است. آثار و برکات فردی و اجتماعی عفاف و حجاب نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

در پایان، راه‌کارهایی برای مقابله با بدحجابی ارائه شده است. این مسئله نقش بارز و آشکاری در امنیت اجتماعی زنان دارد و تلاش شده است که همۀ این موضوعات با رویکرد آثار فردی و اجتماعی حجاب و رابطۀ آن با امنیت زنان مورد بررسی قرار گیرد.

تعریف لغوی

عفاف، طبق تعریف لغوی، به بازداشتن نفس از آنچه که جایز و زیبا نیست، یا به عبارت دیگر، خودداری از حرام و جلوگیری از انجام کارهای ناپسند در کردار و گفتار اشاره دارد. این مفهوم را می‌توان به عنوان پاکدامنی و پارسایی در نظر گرفت.

حجاب در لغت به معنای ستر یا اسم آن چیزی است که با استفاده از آن پوشش صورت می‌گیرد. به طور کلی، حجاب به عنوان یک وسیلهٔ پوششی تعبیر می‌شود که به منظور حفظ عفاف و پاکدامنی، از آن استفاده می‌شود.

سیر تاریخی عفاف و حجاب

بنابر گواهی متون تاریخی، حجاب در میان زنان تقریباً در اکثر قوم و ملل، معمول بوده است. این مفهوم، با فراز و نشیب‌های زیاد، تاریخی پیموده است و گاهاً با تشدید یا تخفیف آن تحت تأثیر سلیقه حاکمان قرار گرفته است. هرچند که این سیر تاریخی ممکن است با تأثیرات سلطنت‌ها تغییر کند، اما هرگز به طور کامل از میان نرفته است. در مورد اقوام بدوی، متن‌های تاریخی به ندرت اشاره کرده‌اند که زنان شان بدون حجاب یا برهنه در اجتماع ظاهر شده‌اند.

تعداد اندکی از اقوام بدوی بیان کرده‌اند که زنانشان دارای حجاب مناسب نبوده یا در اجتماع به صورت برهنه ظاهر می‌شدند. این اقوام به حدی نادر هستند که در مقایسه با سایر اقوام، اهمیت زیادی ندارند. در مجموع، می‌توان گفت که وجود برخی موانع، باعث جلوگیری از بروز تمایلات و استعدادهای فطری و طبیعی زنان شده است یا عواملی باعث انحراف آنان از مسیر فطرت گشته است.

تاریخ حجاب و پوشش زنان به دوران ماقبل تاریخ و عصر حجر نیز باز می‌گردد. دانشمندان حتی تاریخ‌های قدیمی‌تر را هم به عنوان آغازین این سیر می‌پندارند. حتی در کتاب “زن در آینۀ تاریخ” آمده است که پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط می‌شود. این نشان می‌دهد که عقیدۀ برخی از افراد که می‌گویند “مذهب” موجب حجاب شده، صحیح نیست. بلکه باید پذیرفت که مذهب در دگرگونی و تکمیل حجاب تأثیرگذار بوده است.

عفاف و حجاب در آینۀ قرآن کریم

برای ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، ابتدا باید پایه‌های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع محکم کنیم. این به معنای نهادینه سازی باورهای صحیح و فرهنگ‌سازی دقیق است. در این راستا، تهدید و اجبار، به عنوان راه کار اولیه در قرآن کریم مورد تأکید قرار نمی‌گیرد.

آیهٔ قرآنی احزاب (سوره 33، آیه 59) به زنان و دختران مسلمان دستور می‌دهد که روسری‌های بلند بر خود بیفکنند، تا به عفت و پاکدامنی شناخته شوند و از آزار جلوگیری شود. این دستور نه تنها تأکید بر عفت و حجاب دارد بلکه رویکرد آن به سوی فرهنگ‌سازی و آگاهی اجتماعی است.

انواع حجاب در قرآن کریم

  1. حجاب چشم:
    • مردان: “به مردان مؤمنان بگو که چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند.” (سوره نور، آیه 30)
    • زنان: “و به زنان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند.” (سوره نور، آیه 31)
  2. حجاب در گفتار:
    • “زنان مؤمن با گفتار نرم و مهربان با مردان نگویند، مبادا کسی که در دلش بیماری و هوا و هوس است، به طمع افتد.” (سوره احزاب، آیه 32)
  3. حجاب رفتاری:
    • “زنان باید به گونه‌ای رفتار کنند که زینتهای خود را ننمایند و پای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهان پاهایشان معلوم نشود.” (سوره نور، آیه 31)

عفاف و حجاب درآینۀ روایات

برترین عبادت

در سخن و سیرۀ معصومین (ع) عفاف در بطن و فرج، برترین عبادت برشمرده شده است. امام باقر)ع(: »خداوند به اندازۀ هیچ چیزی برتر از عفت بطن و فرج پرستیده نشده است و برترین پرستش، عبارت است از عفت بطن و فرج و هیچ عبادتی نزد خداوند، برتر از عفت بطن و فرج نیست.

برترین جهاد

انسان عفیف، مقامی ارزش‌مند نزد خداوند متعال دارد و تا جایی می‌تواند اوج بگیرد که هم ردیف مجاهدان شهید در راه خدا و فرشتگان به حساب می‌آید، زیرا در عین توان بر گناه، چشم می‌پوشد و پاک می‌ماند.

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید:
پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگ‌تر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که توان بر گناه دارد، ولی آلوده نمی‌گردد. همانا نزدیک است عفیف پاکدامن، فرشته‌ای از فرشتگان گردد.

عوامل پیدایش حجاب از دیدگاه معصومین (ع)

خودشناسی:

پیامبر اکرم (ص):
هر انسانی که جویای پاکدامنی و عفاف است، در درجۀ نخست باید به مرحلۀ خودشناسی برسد. زیرا هر که واقعاً به خودشناسی برسد، درمی‌یابد که انسانیت و کرامت هر انسانی در گرو پاکدامنی او است.

امام علی (ع):
“برای کسی که به مرحلۀ خودشناسی رسیده، شایسته است قناعت و عفت را همواره رعایت کند.”

رشد هر انسانی که عفیف است، نشان از آن دارد که به رشد و ره‌یافتگی رسیده است. همچنین، تا انسان به رشد نرسیده باشد، همچان در گمراهی و آلودگی به سر می‌برد. عفاف و حجاب از برجسته‌ترین مسائل شرع مقدس است که افزون بر سایر ادیان الهی، در قرآن کریم و سیرۀ معصومین (علیهم‌السلام) به آنها اشاره شده است.

انسان‌ها از یک سو، فطرتاً پاک و پاک‌جو هستند، و از سوی دیگر زیباطلب می‌باشند. زیباجویی و تنوع طلبی در زنان، از یک ویژگی خاص برخوردار است.

این ویژگی را در زنان نباید به دید منفی نگریست. بلکه، باید ساز و کاری اندیشید تا روح زیبایی طلب و فطرت پاک‌جوی آنها با حجاب و پوشش کامل، محفوظ بماند و راه کمال را بپیماید.

امنیت فردی و اجتماعی زنان، فلسفۀ حقیقی وجوب حجاب

یکی از فلسفه‌های حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد، و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی است. زیرا نفس آدمی، دریایی مواج از تمایلات و خواسته‌های اوست، که مهم‌ترین آنها به خوراکی‌ها، امور جنسی، مال و جاه، مرتبط می‌شود. بدون شک، باالترین خواسته‌های مردان، تمایل به زنان است. در سخنان عرفا آمده است: “أعظم الشهوةٔ، شهوةٔ النساء”؛ بزرگ‌ترین خواسته‌های مرد، رغبت به زنان است.

“ارائهٔ زیبایی‌ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان دامن می‌زند و آنها را به یک کانون جدی خطر، مبدل می‌سازد که به سلب آرامش زن و امنیت اجتماعی منتهی می‌گردد. آنچه می‌تواند از این ناامنی پیش‌گیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنۀ نامحرمان است که با حجاب کامل اسالمی، عملی خواهد شد.”

پوشش دینی، پیام عفت، شخصیت و خداترسی زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویی بالفعل در هر چه وسعت بخشیدن امنیت اجتماعی دانسته و نجابتش را می‌ستایند.

در این صورت، زن نه تنها در سنگر حجاب خود از تیر نگاه‌های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیت و آرامش درونی خود و اجتماع را برقرار خواهد کرد.

نکتۀ معنوی و عرفانی قابل ذکر در این باب، پیام الهی آفریدگار هستی، خطاب به زنان است: “ای زن! آگاه باش، دنیا خراب‌آبادی است که هر نقطۀ آن به مین‌های شیطان و نگاه‌های آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته‌های حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیتی بی‌نظیر به سر می‌برند که دیگران از طعم آن بی‌خبرند.”

ما در این نوشتار ابتدا آثار فردی حجاب را بررسی می‌کنیم و بعد نگاهی به آثار اجتماعی حجاب داریم.

آثار فردی حجاب

1.ارزش و کرامت زن در حجاب

در اسلام، حجاب به عنوان نمادی از حرمت و کرامت زنان مطرح می‌شود. این پوشش نشان‌دهنده اراده دینی برای حفاظت از زنان است. زن در این دین، به عنوان یک گنجینه ارزشمند و با اراده‌ای پاک، به حساب می‌آید. این حفاظت از او، از دست افراد بی‌قید و هرزه جلوگیری می‌کند و او را از نگاه شهوانی فراری می‌دهد. به عبارت دیگر، حجاب زن را از دزدان شرف محافظت می‌کند.

۲: نگاه انسانی به زن

در عدم حجاب، زن به تصویری از جانوری تبدیل می‌شود که بی‌قید و شرط به عناصر جنسی اش اعتراف می‌کند. حجاب از این دیدگاه، زن را از نگاه‌های شهوانی و ناپاکانه محافظت می‌کند. ارزش واقعی زن، در کمالت روحی و توانایی‌ها و قابلیت‌های دیگر اوست، نه فقط در جذابیت جنسی اش.

۳: مصونیت و آرامش زن

حجاب به زن مصونیت و آرامش می‌آورد. مانند باغی که دیوارهایی دارد تا از حملات خارجی محافظت شود، حجاب نقش دیوار محافظ را بر عهده دارد. این حفاظت، زن را از خطرات و آسیب‌ها محافظت می‌کند و به او امنیت فراهم می‌آورد.

۴: حجاب مخالفت با هوای نفسانی

مفهوم “هوی” به معنای میل نفس به شهوت و خواست‌های شخصی است. حجاب به عنوان مخالفت با این هواها نقش می‌آفریند. این مخالفت از بندگی شیطان درآمدن و به سوی بندگی خدا گرایش داشتن است. حجاب به زن کمک می‌کند تا از خودنمایی زیاد و جلوه‌گری ناپسند دوری کند و به سوی اراده و هدف درست حرکت کند.

5.حجاب: کمال انسان و بی حجابی: سقوط شخصیت

اسلام، به خلاف غرب و غرب‌زدگان، که کمالات زن را به جلوه گری و خودنمایی در انظار عمومی می‌دانند، منزلت زن را مربوط به جنبه‌های بدنی و جسمی او نمی‌داند. بلکه آن منزلت را مربوط به روح الهی او می‌داند. به خاطر حفظ همین ارزش واقعی، با قوانین حجاب و دیگر احکام، روابط بین زنان و مردان را محدود کرده است. اگر کمالات زن را فقط محدود به کمالات ظاهری می‌دانستیم، پرداختن به این ظاهر انسان را آن‌قدر مشغول می‌کند که او فرصت شکوفایی استعدادهای دیگر را هرگز نخواهد یافت. راه ترقی و تکامل بر او بسته خواهد شد. زن یا مردی که از حجاب می‌گریزند، در واقع خرد واقعی و آن استعدادها را اسیر کرده و از حرکت به سوی کمال حقیقی عاجز و ناتوان است.

6.جلب محبت خدا در سایۀ حجاب:

همان‌طور که نافرمانی از خداوند موجب محرومیت انسان از سعادت و عاقبت به اعمال منفور می‌شود، اطاعت از فرمان او موجب جلب محبت الهی است. شرافتی برتر از این نیست که انسان مورد رضایت و محبت خداوند باشد. در عوض، دچار غضب الهی شدن یک ننگ و ذلت بدتر از هر چیز دیگر است.

7.«حجاب» زن حافظ «آزادی» او است:

پای بندی به دین، ثمره اش «آزادی» همه ارزش‌های انسان است، از اسارت کوران ها و طغیان های درونی. اگر آزادی برای ما تنها در بهره‌های مادی بود، اعتراض به آن وارد بود. اما ما ارزش‌های دیگری داریم و «آزادی عقل» ما از گرد و غبارهای شهوت، غضب، طمع، و رذایل دیگر در درون ما بلند می‌کند. کوشش انبیا، اولیا، و علما در حفظ این آزادی در تعقل و تفکر است. انسان وقتی می‌تواند این آزادی را حفظ کند که انگیزه‌های درونی خود را هدایت و محدود کند. این حاصل نمی‌شود جز با «انقلاب درونی» و پایبندی به ارزش های اسلامی.

آثار اجتماعی حجاب:

حجاب تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفۀ شرعی برای زنان مسلمان نیست، بلکه از ضرورت های اجتماعی جوامع انسانی است که با وجود آن منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار شده و عدم رعایت آن، زیان ها و آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست بر جای گذاشته است. زن در پرتو حفظ این ارزش می تواند عامل نیرومندی درجهت حفظ سنت ها و روابط اجتماعی سالم و ارزش های انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل حجاب به عنوان بارزترین نشانۀ هویت زن مسلمان به شمار می رود و ما به وضوح در کشورهای اسالمی، آثار وجودی آن را می بینیم. در این نوشتار برخی از آثار اجتماعی حجاب را بررسی می کنیم.

1.استحکام نهاد خانواده

از آثار اولیۀ رعایت حجاب در جوامع، استحکام نهاد خانواده به عنوان کوچکترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است. با رعایت اصل حجاب و پوشش در محیط خارج از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ می شود و خانواده دارای ثبات خواهد شد. خداوند در سورۀ نور می فرماید: “وَ قلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ ال یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِالَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جیوبِهِنَّ” (نور 31). به زنان مؤمن بگو چشم های خود را از نگاه های هوس‌آلود فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز از آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و اطراف روسری های خود را بر سینه افکنند. قرآن کریم به زنان امر می کند تا همۀ بدن خود را به جز صورت ها و دست ها از مچ تا انگشتان بپوشانند. این امر باعث ایجاد روابط صمیمانۀ زن و شوهر و منحصرشدن لذات جنسی به محیط خانواده و در محدودۀ ازدواج می شود. همچنین موجب می شود همسر قانونی در نزد فرد تنها عامل ارضای نیازهای جنسی تلقی شود و در نتیجه پیوند زن و شوهر محکم تر می شود و در نهایت به استحکام نهاد خانواده می انجامد.

در حالی که زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر می اندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه و بازار، افراد جامعه را همیشه در حالت نوعی مقایسه قرار می دهند که این امر اختلافات زیادی را درون خانواده ها باعث می شود. پس اولین منافع و مضرات در رعایت و عدم رعایت حجاب به خود فراد برمی گردد: “منْ عمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أساءَ فَعَلَیها” (جاثیه 15). کسی که عمل نیکی انجام دهد، نفع آن برای خود اوست و اگر بد کند، ضررش نیز برای خود او است. یعنی با افزایش آمار برهنگی و بی حجابی، آمار طلاق و بی بند و باری نیز بالا می رود و در مقابل از تعداد ازدواج ها و روابط سالم خانوادگی کاسته می شود؛ زیرا با وجود روابط و معاشرت های بی قید و بند و بودن زنان بی حجاب و بزک کرده در سطح جامعه، ازدواج تنها به صورت یک مسؤولیت سنگین و تکلیف و محدودیت و عملی پرهزینه جلوه می کند و طبیعتاً عالقه به ازدواج کم تر و کم تر می شود. در نتیجه عدم گرایش جوانان به ازدواج، سالمت اخلاقی جامعه به خطر می افتد و دامنۀ فساد گسترش بیشتری پیدا می کند. این موج دامن بسیاری از خانواده های نوپا و دیرپا را خواهد گرفت. زنان و مردانی که در آغاز ازدواج، گرم و خالصانه برای یکدیگر هستند، با وجود جامعه ای بی بند و بار، در خانوادۀ خود شور و جاذبه ای نمی بینند. چه بسا زنی که سال ها در کنار همسر خود زندگی کرده و در غم و شادی در کنار همسرش بوده است و با مشکالات مختلف دست و پنجه نرم کرده، کودکانی پرورش داده و حال به طور طبیعی چهره جوانی اش را از دست داده و اکنون نیازمند آرامش و زندگی پرعشق و عاطفه در کنار همسر خویش است؛ در این هنگام زنان جوان و باطراوتی که در اجتماع بدون حجاب، متاع هر کوچه و بازاری هستند، از راه می رسند و در مسیر زندگی او قرار می گیرند و اساس خانواده ای را که سال ها با رنج و سختی و امید و عاطفه رشد کرده را برهم می زنند. البته اگر مردان در چنین جامعه ای به تعبیر قرآن، حافظ نگاه خود باشند، بسیاری از این مشکالات قابل پیش گیری است: “قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوافُرُوجَهُمْ ذلِک أزْکی لَهُمْ إِنَّ اهللَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ” (نور 30). بگو به مؤمنان که چشم فرو بندند و شرمگاه خود را حفظ کنند، این پاکیزه تر است برای آنها.

2.حضور سازنده و سالم زنان در جامعه

از یک سو، ظاهر زن به ویژه اگر به ارائه ها و پیرایه هایی آراسته گردد، جذاب و هوس‌انگیز است. از سوی دیگر، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه که می‌توانند به رشد و تعالی آن جامعه کمک کنند و در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش‌آفرینی نمایند، زنان هستند. اسلام با طرح پوشش و حجاب، به واقعیت جواز حضور زنان در اجتماع را به صورتی سازنده و سالم صادر نموده است. با دستورهای حکیمانه و راه‌گشا از یک سو، این نیروی عظیم را از تباه شدن نجات داده و از سوی دیگر، جلوی فسادگستری و ناهنجاری‌های ناشی از اختالط زن و مرد را گرفته است. وجوب حجاب، خود بهترین و محکم‌ترین دلیل حضور سالم زن در اجتماع است؛ زیرا حجاب و لزوم پوشش زن در مقابل نامحرم، در ارتباط با اجنبی است و روشن است که اگر زن باید در گوشه‌ای به دور از انظار، نگاه داشته شود و حضور در عینیت جامعه نداشته باشد، لزوم پوشش و حساسیت فراوان در این باره مفهومی ندارد. استاد جوادی آملی می‌نویسد: “بنابر آیه 19 سوره نساء، قرآن ما را متوجه یک مطلب مهم می‌کند و می‌فرماید: با زن‌ها معاشرت نیک داشته باشید و زن را چون مرد در مجامعتان راه دهید و اگر خوشایندتان نیست که آنها را در مجامعتان شرکت کنند، این کار ناخوشایند را بکنید؛ چرا که ممکن است خیر فراوانی در آن باشد و شما نمی‌دانید” (جوادی آملی، 1383 ص37). همه‌ء آحاد جامعه در مقابل سالمتی جامعه مسؤول اند و مسؤولیت مهم‌تر در این باره بر دوش خانم‌هاست. آن‌ها با رعایت پوشش اسلامی نه تنها جامعه را از آلودگی و بی بند و باری جنسی و هوس‌بازی حفظ می‌نمایند، بلکه خود به عنوان نیرویی کارامد و اثربخش در جامعه حضوری سالم، سازنده و مفید خواهند داشت؛ اگر این‌گونه شود، مسیر ترقی و رشد برای آن جامعه روز به روز فراهم خواهد شد.

3.ایجاد آرامش روانی در افراد جامعه

نفس آدمی دریایی از خواستنی‌ها و تمایلات است. زمانی که به چیزی رغبت پیدا کند، همانند دریا، توفانی می‌شود و تنها راه آرام شدن جزر و مد این دریا، رسیدن او به خواستهٔ خویش است. لذا برای جلوگیری از چنین موقعیت مهلک و درد طاقت‌فرسایی، حجاب؛ داروی درمان‌کننده و موجب امنیت و صفای روحی است. همانطور که یک بانوی تازه مسلمان آمریکایی می‌گوید: “سالمت روح مرد و جامعه با نوع و کیفیت پوشش زنان، رابطهٔ مستقیم و غیرقابل انکار دارد” (صبور اردوبادی، 1366 ص219).

4.حرمت بخشی به زنان

زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است و حفظ پوشش، نوعی احترام گذاردن به زن و حفظ وی از نگاه‌های شهوانی است. کلام گهربار حضرت صدیقهٔ طاهره (ع) نشان‌گر لزوم محافظت از جایگاه والی زن است که فرمودند: “خیر النساء أن الیَرینَ الرِجال و الیراهُنَّ الرجال” (حرعاملی، 1414ق، ص9)؛ بهترین زنان، زنی است که مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند. اگر زن، حدود را رعایت نکند، هر بیماردلی به او طمع می‌نماید و با نگاه آلوده اش، حریم او را می‌شکند. زن شخصیتی است که باید سالم بماند و نسل سالم‌تربیت کند تا جامعه‌ای سالم داشته باشیم. اما اگر تحت تأثیر چشمان آلوده به گناه، به طرف شهوات سوق داده شود و در نتیجه، هویت واقعی‌اش را فراموش کند و در چنگال بیماردلان و هوس‌بازان گرفتار آید، از منش انسانی سقوط می‌کند. در این حالت، او چگونه می‌تواند فرزندانی سالم به جامعه عرضه نماید؛ جامعه‌ای که سالمت و پویایی‌اش در گرو داشتن نسلی سالم است. بنابراین، حجاب و پوشش، عامل مؤثری در حرمت بخشی و تکریم زنان است و این حرمت بخشی، موجب سالمت جامعه و نسل آینده خواهد شد.

5.کاهش مفاسد و رشد فضایل اخلاقی در جامعه

از عواملی که موجب تقویت بنیان جامعه و رشد و پویایی آن می‌شود، تلاش در جهت کاهش مفاسد و به همان نسبت رشد و توسعه ارزش‌ها و فضایل اخلاقی در بین افراد جامعه است. جامعه‌ای که فساد و تباهی در آن رو به گسترش باشد، محکوم به نابودی و انحطاط است و زندگی افراد در آن از سعادت و خوشبختی به شقاوت و پستی کشیده خواهد شد.

در این میان، حجاب زن در جامعه که خودنمایی و جلوه‌گری آنان را محدود می‌کند، عامل مهمی در کاهش مفاسد اجتماعی و به همان نسبت رشد فضایل اخلاقی خواهد بود. میل به خودنمایی و جلوه‌گری در سرشت زن نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی واقع به کار گرفته شود.

بی‌گمان این گرایش در وجود زن، اگر همچون سایر میل‌ها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارامد خواهد بود. اما اگر این گرایش بدون حد و مرز باشد و خودنمایی و جلوه‌گری همواره و در همه جا نمای داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینه‌های ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد گذاشت.

زیبایی زن برای او سرمایه است، اما باید به جا و درست مصرف شود و زکات جمال زن همان حفظ پوشش و رعایت حجاب است. همان‌طور که امیرمؤمنان می‌فرمایند: “زکات الجمال، العفاف”؛ زکات زیبایی، عفاف است.

به طور کلی جواز کشف حجاب در مقابل محارم از جمله شوهر، این غریزه را جهت می‌دهد که خودآرایی و جلوه‌گری زن مختص به شوهر باشد و منع آن در برابر نامحرم، این غریزه را کنترل می‌سازد و از مرزشکنی جلوگیری می‌نماید.

قرآن مجید هم در موارد متعدد به زنان هشدار می‌دهد که از انجام کارهایی که سبب خودنمایی‌های مفسدکارانه می‌شود، جداً خودداری کنند: “وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اكْتَسَبُوا اتَّخَذُوا وَزْراً وَ إِثْماً مُّبِیناً”؛ “و آنانی که به مؤمنان و مؤمنات آزار می‌رسانند برای خود گناه و باری آشکار گرفته‌اند” (احزاب ۳۳).

می‌توان از این به بعد حفظ غریزۀ خودنمایی در زنان را در چارچوب اصول اسلامی، گام مؤثری در جهت مبارزه با مفاسد اخلاقی و خواهش‌های نفسانی در جامعه دانست و به همان نسبت مقدمات برای رشد و پرورش فضایل اخلاقی در جامعه فراهم شود. بنابراین حجاب عامل مؤثری در کنترل غریزۀ خودنمایی زنان است و در نتیجه وسیلۀ مهمی در جهت کاهش مفاسد اخلاقی در جامعه به شمار می‌آید.

6.شکوفایی علمی و اقتصادی

بدون شک، شکوفایی علمی و اقتصادی عامل مؤثری در پویایی و توسعۀ همه جوانب جامعه است و از آنجا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند، می‌توانند نقش مؤثری در شکوفایی علمی و اقتصادی آن داشته باشند. از آن گذشته باید این حقیقت را پذیرفت که ابتذال و بی‌حجابی زنان نه تنها شرایط مناسب جامعه را برای رشد و شکوفایی علمی و اقتصادی مردان بر هم خواهد زد؛ بلکه تأثیر زیادی در تضعیف روحیۀ علم جویی خود زنان و هدر رفتن منابع مالی آنان خواهد داشت. زنی که هر روز برای خودنمایی بیشتر و استفاده از مدهای جدید مبالغ هنگفتی هزینه می‌کند، دیگر نه تنها عالقه به فراگیری علم و باالبردن سطح معلومات خود ندارد، بلکه وقت و زمانی برای او باقی نخواهد ماند (مطهری، ۱۳۵۳، ص94). بنابراین، باید گفت رعایت حجاب و پوشش اسلامی عامل مهمی در جلوگیری از خودنمایی زنان است:

  1. از ورود زنان به ورطۀ مدها و پوشش‌های کاذب و غیر اسلامی جلوگیری می‌کند و موجب هزینه‌های مناسب منابع مالی آنها و در نتیجه تقویت بنیۀ اقتصادی کشور خواهد شد؛
  2. زمینه‌های الزم را برای حضور سازندۀ زنان در عرصه‌های علمی و پژوهشی فراهم خواهد کرد که در نهایت منجر به رشد و شکوفایی علمی جامعه خواهد شد.
  3. استحکام جوامع اسلامی در برابر نفوذ بیگانگان

با تمام آنچه گفتیم، شاید مهم‌ترین اثر حجاب و دوری از فرهنگ برهنگی که امروزه به صورت یک بیماری رواج می‌یابد، حفظ استحکام و استواری جوامع است. تا جایی که بی‌حجابی و گسترش برهنگی در کشورهای اسلامی، یکی از ابزارهای مهم بیگانگان در سیطره و تسلط بر آن کشورها شده است. استعمارگران برای استثمار ذخایر عظیم انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، نخست باید آنها را از درون تهی می‌کردند، برای همین باید هویت دینی از آنها گرفته می‌شد و حجاب از نشانه‌های ارزش مند و قدرت مند آن به شمار می‌رفت.

برای این تسلط، زنان بهترین انتخاب بودند، زیرا زنان بیشتر از مردان درگیر جنبه‌های ظاهری دنیا هستند و احساس و عاطفه نیز در آنها قوی‌تر است: “وَ مَنْ یَنْشَؤْا فِی الْحِلْیۀِ وَ هُوَ فِی الْخِصامِ غَیرُ مُبینٍ” (زخرف ۱۸). در این جا، قرآن کریم دو صفت از صفات زنان که در غالب آنها دیده می‌شود و از جنبۀ عاطفی آنان سرچشمه می‌گیرد، مورد بحث قرار داده است. نخست عالقۀ شدید آنها به زینت آلات و دیگری عدم قدرت کافی بر اثبات مقصود به هنگام مخاصمه و جر و بحث (مکارم شیرازی، ۱۳۶۷، ذیل آیۀ ۱۸ زخرف). جاسوسان زبدۀ استعمارگران در کشورهای اسلامی با شناخت فرهنگ حاکم بر آنها مهم‌ترین مجاری و ابزار نفوذ در فرهنگ ملی و مذهبی آنها را همین امر تشخیص دادند. در همین راستا مستر همفر، جاسوس کهنه‌کار انگلیسی، می‌گوید: “در مسألۀ بی‌حجابی زنان باید کوشش فوق‌العاده‌ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان بهبی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند. باید با استناد به شواهد تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی العباس متداول شده است و مطلقاً سنت اسلام نیست و چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کردند. پس از آن که زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنها راه بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیش برد این نقشه الزم است اول زنان غیرمسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند” (همفر، ۱۳۶۱، ص۱).

اشغالگران با شناخت فرهنگ محلی، از ویژگی‌ها و ارزش‌های اجتماعی استفاده کرده و با مختصر کردن زنان، ترویج برهنگی و مخالفت با حجاب، جمعیت را از مسائل سیاسی و اجتماعی دور کرده‌اند.

آنها با شعارهای آزادی و پیشرفت زنان، سعی در لغو حجاب و ارزش‌های اسلامی مرتبط با عفاف داشته‌اند. این تلاش‌ها به منظور افزایش بازار مصرف و فروش کاالهای غربی بوده و تأثیراتی مخرب بر جامعه ایجاد کرده است.

متن بیان می‌کند که حفظ حجاب و ارزش‌های فرهنگی، یک سد مهم برای تأثیرگذاری سیاسی و اقتصادی استعمارگران بر جامعه محلی است. در این راستا، حجاب به عنوان نمادی از عفاف و مردمیت، اقدامات استعماری را مختلف می‌کند و جلوه‌گری و حس غریزی زنان در آراستگی به عنوان یکی از نقاط ضعف آنان مورد توجه استعمارگران قرار می‌گیرد.

در نهایت، متن به اهمیت حفظ حجاب و ارزش‌های ملی و اسلامی در مقابله با استعمار فرهنگی تأکید دارد و بیان می‌کند که حفظ این اصول، مختصر نمودن تأثیرات منفی تبلیغات استعماری بر جوانان و زنان است.

راه کارهای مقابله با بدحجابی در جامعه:

  1. رعایت اصل تقوای الهی در عمل از طرف آمرین به معروف و ناهیان از منکر (عامل بودن آمر)؛
  2. ارائه الگوی صحیح پوشش متناسب با اسلام و انقلاب برای دختران و پسران؛
  3. ارائه الگوهای امروزی که برای نسل جوان ملموس باشد، مانند دعوت از کسانی که در زمینه های علمی، اجتماعی و غیره در بین نسل جوان موفق بوده‌اند؛
  4. ترویج فرهنگ اصیل اسلامی و قرآنی در صدا و سیما، سینما و میادین شهر؛
  5. بیان محاسن حجاب اسلامی و تبلیغ خوبی‌های حجاب و بیان مضرات بدحجابی و بی‌حجابی از طریق همایش‌ها، کنفرانس‌ها، میزگردها و با استفاده از نسل جوان و پوشش‌های مناسب؛
  6. در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی در امر به معروف و نهی از منکر به خاطر اثرگذاری و اثرپذیری و فرهنگ‌سازی از طریق مثبت نگری به مقولۀ حجاب؛
  7. جلوگیری از تولید و فروش محصولات غیرفرهنگی و لباس‌های نامناسب؛
  8. توسعه و گسترش هیئات مذهبی و پخش از صدا و سیما و همچنین در بعضی مناسبات کشاندن آنان به خیابان‌ها و میادین شهر؛
  9. برگزاری میزگردهای تخصصی با بهره‌گیری از متخصصین جوان در زمینه‌های مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی؛
  10. تعیین حدود و ثغور قانونی حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی برای دختران و پسران در جامعه و مدرسه و دانشگاه با بهره‌گیری از نظر کارشناسان علوم اجتماعی و روان‌شناسان؛
  11. برخورد قاطع با متخلفین به صورت هماهنگ و متحدالشکل از طرف تمامی دستگاه‌های مسؤول؛
  12. ایجاد حالت احساسی خوف و رجاء در جامعه با استفاده از قوانینی که ضمانت اجرای عملی را داشته باشند و نظارت دقیق بر حسن اجرای آن قوانین؛
  13. ایجاد اعتماد عمومی با برخورد قاطع با فاسقین و فاسدین و متجاهرین به فسق؛
  14. ایجاد اشتغال برای جوانان و سرگرم‌کردن این قشر به کار و تلاش؛
  15. برقراری امنیت شغلی، اجتماعی، اقتصادی و رفاهی از طریق مسؤولین ذی ربط و تبلیغات گسترده رسانه‌های گروهی؛
  16. ترویج فرهنگ ازدواج و استحکام بنای خانواده با حمایت از مزدوجین و فرهنگ سازی در این رابطه و ارائه راه‌کارهای عملی برای حصول آن؛
  17. بیان غیرمستقیم مسائل فرهنگی از طریق صدا و سیما با ساخت فیلم، سریال و مصاحبه و دعوت از خانواده‌های موفق.
  18. از بین بردن دغدغهٔ معیشت برای خانواده‌ها و کاهش و در نهایت از بین بردن شکاف طبقاتی بین فقیر و غنی، و برخورد با سودجویان و سوءاستفاده‌کنندگان در جامعه، اعم از مسئولین و طبقات اول و دوم جامعه و دیگران. چرا که همسر یا مرد خانه از صبح زود به دلیل عقب نماندن از دیگران و تأمین معاش و رفع نیاز و کسب رزق و روزی و بعضاً رفاه طلبی بیش از حد توان تا پاسی از شب در تمام هفته حتی گاهی جمعه‌ها مشغول کار و تلاش بوده و از توجه عاطفی و معنوی اهل خانوادهٔ خود غافل است. هنگامی که همسر و پدر نتواند پاسخ گوی احتیاجات غریزی و عاطفی خانوادهٔ خود باشد، نوعی عقده و بیماری گریبان‌گیر آنان می‌شود که کمبود احساسی و عاطفی (محبت) است. این ممکن است منجر به گرایش به رفتارهای ناهنجار شود، مانند انحراف خانم‌های متأهل.
  19. کنترل فرزندان توسط والدین در خروج و ورود از منزل و نظارت بر حضور آنان در مجالس و محافل خصوصی و غیرخصوصی جوانان، از قبیل جشن‌تولدها، جشن‌های فارغ‌التحصیلی، و حتی لهو و لعب (پارتی‌ها و غیره).

سوالات متداول:

چه تأثیرات فردی می‌تواند داشته باشد که یک زن حجاب بپوشد؟

حجاب بر فرد زن ممکن است تأثیرات مثبتی داشته باشد، از جمله افزایش احساس ارادت به اصول دینی، تقویت اعتماد به نفس و افزایش احساس امانت و آرامش.

۲. چگونه حجاب می‌تواند بر امنیت فردی زنان تأثیر بگذارد؟

حجاب می‌تواند امنیت فردی زنان را تقویت کند؛ زیرا این اقدام ممکن است از تعرض‌ها و ناامنی‌های جسمانی جلوگیری کند و احترام به حقوق فردی را ترویج دهد.

۳. چه تأثیرات اجتماعی می‌تواند حجاب بر جامعه داشته باشد؟

حجاب می‌تواند در اجتماع به تقویت ارزش‌ها و اخلاقیات اسلامی کمک کرده و فرهنگ احترام به حریم شخصی را ترویج دهد. همچنین، ممکن است از برخی تبعیضات جنسیتی جلوگیری کند و اجتماع را به سمت انسجام و اتحاد هدایت کند.

۴. چه اهمیتی در امنیت اجتماعی دارد که زنان حجاب بپوشند؟

حجاب می‌تواند به عنوان یک عامل مهم در حفظ امنیت اجتماعی عمل کند؛ زیرا با حفظ حریم شخصی زنان، از جرائم و تعرض‌های جنسی جلوگیری می‌شود و ارتقاء اخلاقیات جامعه را تسهیل می‌کند.

۵. چگونه حجاب می‌تواند به تشویق احترام به حقوق زنان و مساوات جنسیتی کمک کند؟

حجاب می‌تواند با ترویج ارزش‌های اسلامی، احترام به حقوق زنان و مساوات جنسیتی را ترویج کرده و به جلوگیری از تبعیضات جنسیتی در جامعه کمک نماید.

نتیجه گیری:

حاصل مباحث ارائه شده در این مقاله نشان می‌دهد که در اسلام، حفظ امنیت زنان از طریق رعایت حجاب تأکید شده است. حجاب، به خصوص برای زنان و دختران در بیرون از منزل و در مواجهه با نامحرم، به عنوان یک چارچوب اصیل و ریشه‌دار از احکام الهی برای تضمین سعادت فردی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است.

مقاله نشان می‌دهد که برخی از مصادیق حجاب برتر، مانند لباس‌های بلند، مقنعه و چادر مشکی، نه تنها نقش حجاب را در حفظ امنیت برعهده دارند بلکه دارای اصل و ریشهٔ قرآنی نیز می‌باشند.

توجه به این نکات نشان می‌دهد که ترویج الگوهای مطلوب از حجاب و اجتناب از تبلیغ‌های منفی می‌تواند به حفظ امنیت اجتماعی و تقویت ارزش‌های اسلامی کمک کند. نکتۀ مهم دیگر این است که حجاب نه تنها ابعاد فردی دارد بلکه از بطن نیازهای اجتماع برخاسته و تأثیرگذار بر سرنوشت همۀ افراد جامعه می‌باشد.

در نهایت، تأکید بر هدایت افراد به سوی ارزش‌های اسلامی از طریق ابزارهای فرهنگ‌سازی، از جمله کتاب، مطبوعات و رسانه‌ها، می‌تواند نقش مهمی در تحقق این اهداف اسلامی داشته باشد.

نظرات

سوالات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم